یادداشت نرگس عمویی

هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند: زیست با استفاده از خرد فلاسفه ی بزرگ
        خب یه چالشی که همیشه تو فلسفه‌خوانی‌ها باهاش مواجه‌ام اینه که اوکی، فلان نویسنده‌/فیلسوف داره عقیده و نظرشخصی خودشو میگه. داستان این نیست که من بیام و حرف و عقیده‌ی یکی‌شونو بکنم اون فلسفه‌ای که می‌خوام برای زندگیم داشته‌باشم. من هم نظرونقد خودم‌و دارم. همون‌طور که اپیکور تو آثارش میگه، یالوم می‌گه، شوپنهاور می‌گه، کامو می‌گه، سارتر می‌گه و ...
و این کتاب، برش‌هایی از عقاید و نگرش‌های یک تعدادِ خوبی فیلسوف در رابطه با فلسفه‌ی زندگی و نظرشخصی نویسنده راجع به عقاید اون‌ها بود. عقیده‌ای رو تحمیل نمی‌کرد و یا درست مطلقی تعیین نمی‌کرد. و خوبیش هم همین بود اصلاً؛ که تو هم مثل نویسنده، مثل تمامی این فیلسوف‌ها، صاحب‌نظری. که شاید درنهایت، کمکی باشه برای درک فلسفه‌ی زندگیت.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.