یادداشت محمدرضا خراسانی زاده

چشم عقاب
        یک رمان تاریخی برای نوجوانان
ناصر از اهالی الموت است. نوجوانی که از مدافعان قلعه الموت در برابر حمله هلاکوخان است.
در طول داستان فضای حمله مغولان و دفاع الموتیان به خوبی بیان شده است. همچنین دو دستگی و اختلاف نظر پیرامون نحوه پیشبرد روابط با هلاکو نیز بسیار خوب در دل داستان ساخته و پرداخته شده
بعد از تسلیم امیر اسماعیلیان و پیوستن عطا ملک جوینی به هلاکو، بین الموتیان دو دستگی نسبت به ادامه جنگ یا تسلیم ایجاد می‌شود.
از ضعف های داستان عدم تبیین پیوستن بزرگانی مانند عطاملک و خواجه نصیر به هلاکو خان است ولی در دیگر مسائل داستان به خوبی این روایت تاریخی را بیان کرده است.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.