یادداشت مه سان

مه سان

مه سان

1403/6/27

        کتاب را تمام نکرده ام ...
اما اگر این رانگویم همه را از یاد خواهم برد 

من همیشه فکر میکنم .آدم های قبل تر از ما،،،، خیلی قبل تر از ما 
خیلی آدم های عجیبی بوده اند 
خیلی هم عاشق 
حتی باهوش
متعهد و کار بلد 
و همیشه با خودم میگویم 
آنها چه کشیدند که ما اینجا باشیم 
مثلا میرزا چقدر تلاش کرد تا ما در این روزها حاج قاسم را بشناسیم
یا مثلاً طیب مردانگی کرد تا اصلا بفهمیم مرام یعنی چه 
یا خمینی و بهشتی چقدر گفتند و یواشکی خواندند تا ما بتوانیم در خیابان انقلاب راه برویم و در خیابان های ایران و جمهوری اش 
کتاب های پهلوی را تورق کنیم ....

چقدر قدیمی هارا دوست دارم 
جگر داشتند 
عقیده را مفهوم می‌دادند 
گیله مرد انگار که با ابهت و غیرت مردانه اش به کتاب های اصیل هویت میدهد 
انگار کسی است که حافظ را هم حافظ میکند 
و این قدرت عشق است 
عشق تو را بزرگ می‌کند 
بزرگ ، عمیق، بی پایان ، روان و همیشه پر شور ،،، شوری که شعور دارد و درد شعور را هم میفهمد 
      
3

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.