یادداشت

فرید

1403/8/1

موش ها و آدم ها
        رمان موش ها و آدم ها داستانی درباره تنهایی انسان هاست.  
حس تنهایی که انسان ها سعی می کنند با تصور رویاهایی درباره آینده از آن فرار کنند و خودشون رو به آرزوها دلخوش کنند.
داستان درباره دو دوست به نام های جورج و لنی هست که به دنبال کار می گردند تا بتونند با پول حاصل از کار برای خودشون یک قطعه زمین بخرند و حیوانات مختلف رو نگه داری کنند. داستان پس از پیداکردن کار توسط این دو در یک مزرعه و آشنا شدن با شخصیت های دیگه ادامه پیدا میکنه.
جان اشتاین بک در این رمان به موضوع  قشر کارگر و  اختلاف طبقاتی موجود در جامعه می پردازه. هر کدام از شخصیت های این داستان به نوعی تنها هستند و رویایی بزرگ در سر دارند و  خواننده به نوبت با این شخصیت ها و انگیزه های آن ها آشنا میشه. گذشته ی شخصیت ها و حسرت های آن ها روایت میشه و در کل شخصیت پردازی کتاب عالیه. یکی از ویژگی های خوب رمان، توصیفات نویسنده از محیط و فضایی هست که شخصیت ها در آن حضور دارند و تصویرپردازی نویسنده به خوبی به خواننده القا میشه. 
این رمان علاوه بر تضاد طبقاتی درباره تضاد شخصیتی است. دو شخصیت اصلی یعنی جورج و لنی تفاوت های زیادی با هم دارند. لنی شخصیتی تنومند اما ساده لوح و کمی احمقه که به جورج وابسته است آرزو داره که کلی خرگوش داشته باشه و از اونا نگه داری کنه و جورج شخصیتی باهوش که با وجود دردسرهای زیاد لنی از او مراقبت می کنه.
نام رمان به‌نوعی نمادگونه است. موش میتونه نماد انسان های قشر ضعیف و کارگر و ستم دیده باشه که با وجود کار زیاد و طاقت فرسا، دستمزد کمی دارند و مرتب تله ستم و ظلم در برابر آن ها قرار می گیره و آدم ها نماد کارفرمایانی که فقط به خود فکر می کنند و زیردستان خود را مورد آزار و اذیت قرار میدن. 
این رمان در کنار خوشه های خشم از جمله پرمخاطب ترین آثار اشتاین بک هست که البته در مقایسه با خوشه های خشم، حجم بسیار کمتری داره.
من انتشارات مجید رو مطالعه کردم و ترجمه خوب و روانی داشت.
برای علاقه مندان به رمان های کم حجم با داستانی تلخ و عمیق، این رمان رو پیشنهاد می کنم.
      
407

15

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.