یادداشت سینا محمدی
1404/3/22
اغراق نکردهایم اگر که بگوییم غزالی را نه صرفا باهوشترین اندیشمند ایرانی یا باهوشترین اندیشمند مسلمان، بلکه باهوشترین اندیشمند شناخته شده در تاریخ اندیشه جهان میتوان دانست و با مطالعهی آراء و آثار او، اثبات این مدعا چندان مشکل نیست. اریک اورمزبی در غزالیپژوهی خود در کتاب «غزالی، مجدد اسلام» گرچه به آلات علم عقیده مسلح نیست [و البته در این خصوص انتظاری هم از او نمیرود] و در تحلیل عقیده شخصی و تقابل عقیدتی غزالی با باطنیه عاجز میماند و نمیتواند حق مطلب را ادا کند؛ اما در فهم ظرایف ادبیات، فلسفه و عرفان نظری و عملی غزالی، به درکی شایسته تحسین و شرحی قابل قبول نائل میشود. او با غور و خوض در رسالههای غزالی، خاصه «مقاصد الفلاسفة»، «تهافة الفلاسفه»، «المنقذ من الضلال» و شاهکار مشهورش «احياء علوم الدين»، به خوبی نبوغ حیرتانگیز غزالی در تألیف این آثار را عیان میسازد و اندیشمندی را معرفی میکند که از حیث دانشاندوزی، كثرت تأليف، دقت علمی و البته تجربهی زیسته و بهکاربست صادقانهی این تجربه در ساحت اندیشه، هیچ مثالی در متقدمین و متأخرینش ندارد.
(0/1000)
نظرات
1404/3/22
یک بحثی با هم دربارهی غزالی بکنیم انشاءالله. در «اهمیت» بین متفکران مسلمان بیمانند است؛ اما چند هفته پیش نشسته بودم پای کیمیای سعادت و متعجب بودم که چقدر کتاب باردی است. صرف نظمدهی به مطالب مثل اینکه در فراگیر شدن آثار او مؤثر بوده. یعنی مسلمین به جایی رسیده بودهاند که به یک جمعبندی اساسی احتیاج داشتهاند. و غزالی این کار را کرده. همانطور که گفتهاند اگر همهی کتابهای مسلمانان از میان میرفت و فقط احیاء میمانْد گویی چیزی از بین نرفته بود.
1
2
1404/3/22
حالا جلوهی هوشش را نمیدانم در کجا دیدهای. عینالقضات، که سخت ارادتمند غزالی بوده، گویی روش او را این میداند: نقل اقوال مختلف، ترجیح یک قول بر اقوال دیگر و کوچک شمردن آن اقوال. یعنی همین نظمدهی عجیب و غریب به مطالب. بعد هم میگوید شرط تصنیف همین است که غزالی کرده. یعنی غزالی برایش مَثَل اعلای مصنِف است؛ بهترین کتابنویس.
1
2
1404/3/23
از قلم، ساختار و نظم شکلی تا محتوای آثارش. غزالی نهتنها بهاندازه صدها مؤلف انگار فکر میکرده، بلکه انگار بهجای هزار مخاطب و منتقد متخصص تألیفش هم فکر میکرده و بعد مینوشته. حالا این نکته هم که عین القضات که مثل تمام عرفا و فلاسفه بعد غزالی که خواه و ناخواه مدیونشن گفته، یک برداشت و یک جنبهای از روششه. بیش از این میشه ویژگیهاش رو توصیف کرد؛ چون خیلی ذهن پیچیدهای داشته. میشه مدت مدیدی روی جزئیات آثار و آرائش عمیق شد و حرف زد.
1
سینا محمدی
1404/3/23
1