یادداشت بتول فته پور

بتول فته پور

بتول فته پور

2 روز پیش

        گاهی بعضی کتاب‌ها هستند که ظاهر ساده‌ای دارن، مخصوص بچه‌ها نوشته شدن، اما وقتی می‌خونیشون، می‌فهمی چیزی درونشونه که از سن و سال فراتر می‌ره. «قصه‌ی زندگی یک برگ» از همون دسته کتاب‌هاست.

نادر ابراهیمی با زبانی شاعرانه و بی‌ادعا، قصه‌ی یک برگ رو برامون تعریف می‌کنه؛ برگی که از جوانه زدن تا افتادن از شاخه، مسیر زندگی رو طی می‌کنه. اما پشت این روایت ساده، دنیایی از معنا خوابیده. این کتاب فقط درباره‌ی برگ نیست؛ درباره‌ی ما آدم‌هاست. درباره‌ی رشد کردن، تجربه‌ها، خاطره‌ها، پیری، و در نهایت پذیرش پایان.

برای بچه‌ها، این کتاب می‌تونه شروعی باشه برای آشنا شدن با مفاهیم عمیقی مثل تغییر، گذر زمان، پیری، و ارزش کمک به دیگران. زبانش لطیفه، تصویرهاش با طبیعت حرف می‌زنن، و جملاتی داره که می‌تونن سال‌ها توی ذهن یک کودک باقی بمونن. مثلاً اونجایی که برگ می‌گه:
«پیری یعنی یک کوه پر از خاطره داشتن» — این جمله خودش یه کلاس درسه.

اما چیزی که برای من خیلی دوست‌داشتنی بود، اینه که ما بزرگترها هم می‌تونیم از خوندن این کتاب لذت ببریم. نه فقط به خاطر حس نوستالژی یا تصویرهای قشنگش، بلکه چون حرف‌هایی توی این کتاب هست که انگار یکی از درونمون، از دل خاطره‌ها و سال‌های گذشته، باهامون حرف می‌زنه.

کتاب به ما یادآوری می‌کنه که مفید بودن، اثر گذاشتن، و به درد دیگران خوردن، تنها معیارهای واقعی رضایت از زندگی‌ان. و چه خوبه که این پیام‌ها با زبانی انقدر لطیف و انسانی بیان می‌شن.

«قصه‌ی زندگی یک برگ» یه کتاب ساده‌ست، ولی از اون سادگی‌هایی که آدمو تکون می‌ده. برای بچه‌ها آموزنده‌ست، و برای ما، آینه‌ایه که خودمونو دوباره توش می‌بینیم.

      
11

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.