یادداشت Soli
1404/4/14
اینقدر وقفه افتاد وسط خوندنش که یه کتاب به این کمحجمی اینهمه طول کشید. قبلا از غلامحسین ساعدی یه داستان خونده بودم فقط. بعد از خوندن اون هم همین حس رو داشتم، که الان نمیدونم ازش خوشم بیاد یا بدم بیاد. نمیدونم جالب بود برام یا که مسخره بود. حتی نمیدونم اگر برگردم عقب باز هم میخونمش یا نه. نمیدونم، حداقل از نظر من، در کل خیلی اینطور نبود که داستانا بخوان غمانگیز باشن، البته به جز چند تاشون؛ ولی خوندنش آدم رو غمگین میکنه. غمگین و سردرگم. فکر کنم اون قصهی گاوِ مشد حسن برام از بقیه جالبتر بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.