یادداشت احسان

احسان

احسان

1404/1/7

        لبّ کلام کتاب این است که پولس در مسیحیت انحراف ایجاد کرد و بعدها شورای نیقیه که به دستور کنستانتین امپراطور روم برای رفع اختلاف میان مسیحیان تشکیل شد، این عقائد را تصویب کرد و آموزۀ پسر خدا بودن (همذات خدا بودن) عیسی و آموزۀ فدیه و آموزۀ بی‌نیازی از شریعت در مسیحیت جا افتاد، در حالی که این سه آموزه در میان حواریون نبوده و توسط پولس در مسیحیت رواج یافته است.
(پولس فردی یهودی بود که هرگز عیسی را ندیده بود. او به آزار مسیحیان شهرت داشت. روزی در سفر به دمشق ناگهان مدّعی ملاقات با روح عیسی می‌شود، مسیحی شده و به تبلیغ مسیحیت می‌پردازد، و بعدها توسط نرون به دلیل ترویج عقائد مسیحیت اعدام میشود. پولس از شخصیتهای اصلی و مقدس مسیحیت است.)
این نقد به مسیحیت یک نقد مشهور است و ابداع نویسنده نیست و نویسنده خود این نقد را از منابع دست چندم نقل میکند منابعی مانند تاریخ تمدن ویل دورانت و تاریخ ادیان جان ناس. ضعف کتاب این است که به پاسخهای مسیحیان نمی‌پردازد تا بتوان در همان فضای کلامی کتاب را یک اثر محقّقانه در نظر گرفت. هرچند کتاب کوتاهی است و مطالعۀ آن برای آشنایی کلّی با بحث مناقشه برانگیز نقش پولس در شکل گیری مسیحیت فعلی بد نیست.
      
25

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.