یادداشت 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸

ربکا
        _ به نام خدا _
خیلی خب این کتاب هم بعد دو روز( و با حساب روزی که فقط فصل ۱ و ۲ رو خوندم سه روز ) تموم شد ‌.
از خوندنش خیلی لذت بردم ! واقعا باید بگم شاهکار بود . قلم نویسنده فوق العاده بود . هر بار خوندنش همراه با یه لذت عجیب بود . حس و حال کتاب ، قلم نویسنده ، روایت از زبان شخصیتی که ما حتی اسمش رو نمی دونیم ، همه و همه ش عالی بود .
اول بذارید بگم ترجمه نشر افق رو خوندم . بعضی جاها ایراد داشت مثلا به جای کلمه گیلاس کلمه ی شِری ( Cherry که به انگلیسی میشه گیلاس ) رو گذاشته بود ‌. یا همین کلمه های عادی هم حتی مشکل داشت . ولی کلیتش بد نبود و  طوری نبود که خواننده رو خیلی اذیت بکنه ‌.
اول بگم که در ابتدای داستان شروع چندان خوبی پیش رو نداریم . تقریبا بعد صفحه ی ۳۵۰،۴۰۰ نویسنده شوک های اصلی خودش رو وارد می‌کنه . اما خواهشا فصل یک و دو رو گذری نخونید چون در واقع بعد این دو فصل نویسنده برمی‌گرده به گذشته و داستان گذشته رو روایت می‌کنه . و در واقع ابتدای داستان همون پایانش هست . در واقع این داستان مثل یه پازله و اگه فصل های اول رو دقیق نخونید انگار تیکه های آخر پازل رو قرار ندید . 
من بخش جنایی داستان و بعضی قسمت ها که قرار بود خواننده رو غافلگیر کنه رو از قبل حدس زدم . پایانش که برام لو رفته بود ( ممنون از کاربر عزیزی که نمی‌شناسمش و اومد یه کامنت توی یه سایت معروف خرید کتاب گذاشت و پایان داستان رو لو داد ممنون واقعا 😂😂) ‌. برای همین چندان مشتاق غافلگیری ها نبودم و اگه حدسیات قوی ای داشته باشید امکان داره داستان رو از قبل پیش بینی بکنید . یه نیم ستاره هم به خاطر همین که داستان با حدسیاتم جور در اومد و داستان یکم جذابیت خودش رو برام از دست داد کم کردم .
شخصیت پردازی هم که ... واقعا عالیه و حرفی راجع بهش نیست که قبلا گفته نشده باشه . به خصوص شخصیت اصلی و به نظرم بهترین ویژگی کتاب همین شخصیت پردازی فوق العاده ش بود که توی کل داستان ما رو طوری با شخصیت ها همراه کرد که حس می ‌کنید واقعا شخصیت ها واقعی ان، احساساتشون، افکارشون و ‌... انگار واقعی بودن و این شخصیت ها فقط شخصیت کاغذی نبودن، انگار پوست و استخوان و خون دارن ، انگار واقعا در جهان ما و نه فقط در کتاب زندگی می‌کنند!....
مندرلی هم که جز مکان های داستانی مورد علاقه م شد ! واقعا توصیفات نویسنده طوری بود که احساس می‌کردم اونجا زندگی می‌کنم و توی راهرو هاش راه می‌رم ، داخل بخش غربی مندرلی و اتاق ربکا رو نگاه می‌کنم که خیلی وقته کسی پا بهش نذاشته...
درباره ی پایان هم باید بگم چندان جذاب نبود . فقط نیم ستاره (به خاطر پایان)کم می‌کنم چون دلم نمیاد به این کتاب از چهار ،  امتیاز کم تری بدم ‌.
در کل عالی بود و لذت بردم ازش ‌‌. البته خیلی سلیقه ایه و از اون دست کتاب هایی نیست که همه خوششون بیاد . چون توصیفات زیادی داره ، داستان یکم کند پیش میره و در ابتدا غافل گیری چندانی نداریم . و ابتدا هم چندان جذاب نیست و امکان داره خواننده به ادامه دادن ترغیب نشه .
ولی من دوستش داشتم و پیشنهادش می‌کنم .
 دوست دارم فیلمش رو هم ببینم . 
نیم ستاره به خاطر پایان و نیم ستاره به خاطر قابل پیش بینی بودن کم کردم * 
      
50

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.