یادداشت عینکی.
5 روز پیش
مجموعهی «خردم کن» برای من مثل اولین دفعهای بود که شکلات خوردم! انگار کلید یه دنیای جدید برای من باز شده بود، شاید بخاطر این بود که باعث شد بیوفتم روی غلتکِ خوندن یا شایدم بخاطر اینکه خیلی با سلیقه من جور بود، این کتاب جزو موردعلاقه هام هست. کاراکتر اصلی آدمی نبود که از همون اول قوی باشه یا بعد دو فصل هرکول بشه! کاراکتری بود که در ابتدا فقط بلد بود به مژه هاش آب بده ولی کم کم تونست روی پای خودش وایسه و درکل کاراکتری بود که راحت درکش کردم. فضای داستان توی دنیای امروز اتفاق میوفتاد و جوری بود که انگار داشت آیندهی مارو نشون میداد و باید بگم بسی خفن بود. همچنین کاراکتر کنجی عزیزم تا ابد تو قلبم من میمونه و شوخ طبعیش هیچوقت از یادم نمیره! در آخر اینکه نویسنده این کتاب تونسته بالای ده سال پیش همچین کتابی رو بنویسه درحالی که تازه الان همهی کتاب های ترند اینجوری شدن باعث شد که دلم بخواد زود خانم مافی رو ببینم و یه ماچ تفی تقدیمش کنم، البته روی گونهاش~ پس اگه دنبال یه کتاب با ژانر پادآرمان شهری، عاشقانه و فانتزی هستید؛ این کتاب، گزینهی بانمکیه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.