یادداشت mahsa bgbn

mahsa bgbn

1402/2/2

ده بچه زنگی
        اندکی بعد از تحویل سال ۴۰۲
آخرین کتاب سال یک
‌
واقعا از هیجان قلبم تاپ تاپ می‌کوبید اون آخرا و چون نزدیک سال تحویل بود و می‌خواستم قبلش تموم کنم یه‌جاهایی رو اصن نمیفهمیدم و برمی‌گشتم از اول میخوندم هی. که دیگه بیخیال شدم و بعد مراسم تحویل سال نو و این صوبتا برگشتم فصل پایانی رو با آرامش و توجه بیشتری دوباره خوندم. 
باید بگم بعد خوندن چهارپنجتا از کتابای آگاتا دیگه حقه‌هاش شگفت‌زده‌ت نمی‌کنه چون زیادی پیچیده میشن و هیچ سرنخی نداری که بتونی حدس بزنی قاتل کیه. 
و آخرش که پوآرو (البته که این کتاب از مجموعه پوآرو نبود) یا دانای کل ماجرا رو کشف می‌کنه، می‌خوره تو ذوقت چون تو از خیلی چیزها خبر نداشتی و خماری که چه اتفاقی افتاده. اینکه آگاتا جنایی‌نویس معرکه‌ای هست شکی توش نیست اما بنظرم این قهار بودنش به‌خاطر پنهان کردن یه عالمه از سرنخ‌هایی هست که فقط خودش خبر داره و آخر داستان رو می‌کنه و این موضوع خیلی پسند من نیس:)
      
8

11

(0/1000)

نظرات

طبق یادداشتت بنظرم باید امتیاز کمتری ازت میگرفت  ولی ۴ ستاره دادی، چراا؟😀 من بعد از خوندن این کتابش نمیدونم سراغ بقیه‌ی کتاباش برم یا نه، تو ذوقم خورده🥲
1

0

mahsa bgbn

1402/7/20

دلم نیومد کمتر بدم. 

0

دقیقا چه جالب به مساله پنهان کردن سرنخ ها اشاره کردین برای همین هم پایان کتاب به آدم لذت کشف و حل معما رو نمیداد
کتاب دیگه ای که از آگاتا خوندم قتل در قطار سریع السیر از این حیث خیلی بهتر بود

0