یادداشت زهرا ساعدی
1404/4/7
داستان در مورد فرماندهی نظامی است که با بروز مشکلی دچار سرخوردگی میشود و تصمیم میگیرد راهب شود. مشکل اصلی فرمانده غرورش است و خود را برتر از دیگران میبیند و به همین دلیل به خلوص موردنظرش نمیرسد. در سالهای رهبانیت چندبار مورد آزمایش قرار میگیرد، یک بار سربلند میشود و یک بار نه. و در نهایت راه رستگاری را از زنی فقیر درمییابد. در این کتاب هم عقاید تولستوی مشخص است، مذمت ثروتمندان، جستوجو برای آرامش و رسیدن به خدا. داستان پرکشش بود و در کل دوستداشتنی.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.