یادداشت محمدماهان بوذری
7 روز پیش
دربارهٔ خودِ بوطیقا سخن گفتن، کار سادهای نیست و همچنین صحبت دربارهاش در این بستر نمیگنجد. فلذا به ذکر چند نکته در باب ترجمه و کلیت کتاب اکتفا میکنم. ۱. کتاب از سه بخش اصلی تشکیل شده است؛ مقدمهٔ مفصلی که به بحث «بوطیقا در گذر تاریخ و تئوریهای مختلف دربارهٔ آن» پرداخته، بوطیقای ارسطو و در آخر هم مؤخرهای ارزشمند تحت عنوان «گفتمان بوطیقا و جایگاه آن در اندیشههای ارسطو». ۲. بدون خواندن تمامی ترجمهها، طبعاً نمیتوان نظر دقیقی دربارهٔ آنها داد. اما با توجه به مقدمهٔ سعید هنرمند، پاورقیها و حتی مؤخرهٔ ایشان، میتوان تا حدی این ادعا را کرد که از دو ترجمهٔ آقای زرینکوب و مجتبایی، جمعاً حرف بیشتری برای گفتن دارد. دربارهٔ ترجمه افنان و شیرمرز که هر دو از یونانی ترجمه شدهاند اطلاعی ندارم. اما در کل به نظر میرسد که ترجمهٔ سعید هنرمند و ترجمهٔ آقای شیرمرز به دلیل جدید و بهروزتر بودن، میتواند منبع بهتری برای مطالعهٔ این اثر باشد. حتی بررسیهایی که آقای هنرمند در مؤخره بهتفصیل به آنها پرداخته است و مقایسههایی که با نظریات فرمالیستها و ساختارگرایان و … انجام داده است، گویای آن است که در نهایت، کتاب بهتری و بهقولی کاربردیتری است برای خواندن بوطیقا. ۳. موخرهٔ مفصل و ارزشمندی که قبلتر ذکر شد، در واقع سعی دارد تمامی مطالب مذکور در بوطیقا را بشکافد (حتی بعضاً به همراه مقایسه با آرای افلاطون) و برخی ابهامات را رفع کند. نهایتاً در این مؤخره، با یک تحلیل و تفسیر جامع و بسیار راهگشا و همچنین قیاسهای تطبیقی و جالبی طرف هستیم. ۴. در طول کتاب، بهخصوص در پاورقیها و مؤخره، مثالهایی ملموس از شاهنامه برای درک بهتر مفاهیم آورده شده بود که بهنظر خیلی مفید و ارزشمند میرسید؛ مسلماً چنین بررسی تطبیقیای، به راحتتر نهادینه کردنِ موضوعات در ذهن ما، کمک بسیاری میکند. ۵. در بخشی از مؤخره، به توضیح دقیق بحث «کاتارسیس» و تئوریهای مختلفی که در طول تاریخ از این موضوع مطرح شده است، پرداخته شده است که قابل توجه است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.