یادداشت سیده لیلا موسوی

ما ایوب نبودیم
        می‌گویند قصه‌ها سینه به سینه نقل می‌شوند تا شاید انسان عبرت بگیرد. عده‌ای دیگر در پاسخ جواب می‌دهند که بعضی چیزها را باید تجربه کرد، هیچ روایتی حق مطلب را ادا نمی‌کند. هنوز درست نمی‌دانم که مراقبت در کدام یک از این دو دسته جای می‌گیرد. هر روایت از این کتاب، دریچه‌ای است به دنیایی دور که شاید یک قدم با ما فاصله داشته باشد. یک ترکش، یک تماس، یک خبر. گمان نمی‌کنم که مراقب بودن را بتوان با خواندن فهمید، اما شاید هم هرگز در جایگاه مراقب قرار نگیریم و تجربه کردن دور از دسترس ما بماند. هرچند که در میانهٔ کتاب، قسمت‌هایی بود که برایم سؤال می‌شد:« چرا تا به حال به مراقبت از .... فکر نکرده بودم؟!». ماجرا این است که شاید خواندن از "مراقب بودن" هرگز ما را به مراقب تبدیل نکند، اما حسی که از خواندن تجربیات این ۱۳ نفر به دلمان سرازیر می‌شود، به خودی خود تجربه‌ای است که فقط برای انسان، و به واسطهٔ پیکری که عضوی از آن است ممکن می‌شود.
      
1.1k

36

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.