یادداشت آیدا، کتابخوار اکسوپلنت

نهمین روز از ماه نوامبر
        • عاشقانه‌ای غافلگیرکننده.
فالن دختری ۱۸ ساله که در نهم نوامبر قبل از نقل مکان به نیویورک با پدرش قرارملاقاتی در یک رستوران ترتیب می‌دهد و در آنجا با بن آشنا می‌شود. حضور بن تحمل پدرش را برای فالن آسان‌تر می‌کند.
در همان شب آنها تصمیم میگیرند هرسال نهم نوامبر یکدیگر را ملاقات کنند و...
جاذبه‌ی خواندن کتاب فراوان و داستان درحین سادگی، لذت‌بخش بود. شخصیت‌ بامزه‌ی بن و یاوه‌گویی‌های او شایسته‌ی اسکار بود و از ترجمه‌ی خوانا و روان خانم گلشاهی هرچه بگویم کم گفتم.
اما همه‌ی این‌ها در کنار قلم به یاد ماندنی هوور باعث نشده بود که کتاب خالی از ایراد باشد؛ علت برخی موضوعات اصلا مشخص نبود و مسئله دیدار در سالی فقط یکبار برای من گنگ بود.
مثل چند کتاب‌ دیگرِ این نویسنده، پایان کتاب برای من جذاب نبود و اتفاقی که آرزو میکردم رخ ندهد به وقوع پیوست و باعث شد کتاب به اصطلاح خیلی هندی شود.
من انتظار بیشتری از کتاب داشتم زیرا هوور آثار بهتری مثل ما تمامش می‌کنیم و ما شروعش می‌کنیم را نوشته‌است که من بی‌نهایت از خواندنشان لذت بردم.
      
97

24

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.