یادداشت بابک فروغی
1404/5/6
سه هدف را از خواندن این کتاب دنبال میکردم که فکر میکنم به هر سه هدف تا حد خوبی دست پیدا کردم. یکی آشنایی بیشتر با منظومهی فکری و ادبیات عین.صاد، دوم کنجکاوی در مورد کتابی که فکر میکردم باید سالها پیش میخواندم و البته برخی نکاتش الآن هم برایم جالب توجه بود، و سوم این قصد که کتاب را به نوجوانهایی هدیه بدهم و بتوانم با آنها در موردش صحبت کنم. نامههای بلوغ را خواندم و به این میاندیشم که عین.صاد در حوالی سن تکلیف فرزندانش، حرفهایی را به آنها گفته است و قدمهای ابتدایی در مسیری را به آنها نشان داده است که خیلیها تا سالها پس از بلوغ هم درگیر آنها نمیشوند. عین.صاد اما زیست انسان را به گونهای بسیار متفاوت میبیند؛ گونهای از زیست که خودش آن را عمیقاً تجربه کرده و حاصل این زیست، نوشتن کتابی به نام "مسئولیت و سازندگی" در هجده سالگی است که در جایگاه خود، کمنظیر است. آری، از دل زیستنی اینگونه است که نویسنده به خود جرأت میدهد اساسیترین سؤالات فلسفهی زندگی را در این سنین پایین برای فرزندانش طرح کند و تلاش ارزندهای هم کرده مطالب را حدالامکان پیچیده نکند و صرفاً آغاز راه را به فرزندان نشان دهد و آنها اگر خواستند به این راه ادامه بدهند. ایت کتاب به طرح مسائل مهمی از زندگی پرداخته و خوانندهی احتمالاً نوجوان یا جوان را به تعمیق در مطالب و بحث و مطالعهی بیشتر فرا خوانده است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.