یادداشت زهرا زرین‌فر

        من به‌خاطر حس و حال قدیمی‌اش دوستش داشتم. شعرش خیلی به دلم نشست. با این حال داستان معمولی داشت و برایم خیلی مشخص نبود نخودی بچه است یا بزرگ‌ساله، مخصوصاً آنجا که نخودی به خودش رسیده بود بلکه از تنهایی دربیاید! تصاویرش هم همان حس قدیمی بودن را داشت و خیلی مناسب کودکان نبود. یک نکته آموزنده‌ای که دوست داشتم در شعر این بود: 
هر چی که جادو جنبله، کار آدمای تنبله. منم اگه زرنگم، می‌رم با دیو می‌جنگم.  
اینجا من جادو را خیلی وسیع‌تر می‌بینم مثل اینکه بخواهی راه صدساله را یک شبه بروی، اینکه برای موفقیت دنبال معجزه باشی! و البته اینکه  دنبال دعانویس و ... نخواهی بروی!
      
11

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.