یادداشت بهار ه.ف

        سه و نیم،شاید با ارفاق چهار ستاره. البته نباید موقع خوندن کتاب انتظار استدلال‌های قوی داستان‌های کارآگاهی کلاسیک از طرف یه کارآگاه زبل رو داشته باشید. کاراکتر اول داستان یا همون راوی، آدم بسیار معمولیه که توی یه مخمصه پیچیده ای گیر میفته و برای در اومدن از این مخمصه، مرتکب اشتباهاتی میشه که گاهی آدمو به خنده میندازه و گاهی اعصاب آدمو خرد میکنه:))) قرار دادن این کاراکتر معمولی در مرکز روایت ضعف داستان نبود و اتفاقا نقطه قوت اثره و باعث همراه شدن خواننده  با راوی میشه.

درکل، من دوستش داشتم، یکی بابت اینکه روایت بسیار سرگرم کننده ای داشت، شبیه فیلم های کلاسیک سیاه و سفید دهه ۴۰، و دوم اینکه شخصا یادآور ماجراجویی ها و تو هچل افتادن های تن تن بود برام:)
      
10

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.