یادداشت مجید اسطیری

تکرار: جستاری در روان شناسی تجربی
        اگرچه کتاب درخشان "ترس و لرز" هم یک اثر دارای ساختار نیست اما آنجا لااقل مقدماتی فراهم شده و یک اندیشه قدم به قدم نضج می یابد. به علاوه فکر تیز و عمیق کیرکگور تا اعماق روح آدم نفوذ میکند.
در این کتاب هیچ نشانی از تمهید کردن مقدمات نیست و اندیشه کیرکگور کاملا خام و صورت بندی نشده ارائه میشود. بعلاوه که حتی خود ایده تذکار/تکرار اصلا چندان مورد اشاره قرار نمیگیرد و تنه اصلی اثر را یک داستان تمثیلی پر از حاشیه روی اشغال کرده.

ایده لزوم و در عین حال ناممکن بودن تکرار اگرچه از خلال داستان نامزدی به هم خورده کشف میشود اما معلوم نیست نگرش نویسنده فلسفی است یا روانشناختی یا زیباشناختی. در حالی که این سپهرها در کتاب ترس و لرز حسابشان از هم جدا میشود. اینجا اما نه. مثلا وقتی در می یابیم خوشبختی پسر در ازدواج ممکن نیست، مشخص نمیشود این دریافت فلسفی است (تکرار ناممکن است) یا روانشناختی (روان انسان برای درک تکرار کفایت ندارد) یا زیباشناختی (تذکار برای شاعر شدن بس است)
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.