یادداشت مریم محسنی‌زاده

        "غرب‌زدگی" یکی از مهم‌ترین مقاله‌های جلال در سال ۱۳۴۱ ه‌.ش. است که بر نویسندگان بعد از خود تأثیر زیادی گذاشته و درعین‌حال نقدهایی بر آن وارد است. اگرچه نویسنده هم حکم‌ها، قضاوت‌ها و برداشت‌های کتاب را شتاب‌زده می‌خواند اما به تأثیر آن در جامعه اشاره می‌کند.
کتاب "غرب‌زدگی" قاطعیت و شهامت جلال را در طرحِ موضوعی مهم در زمانهٔ خود نشان می‌دهد. یک‌سوم ابتدایی این مقاله در سال ۱۳۴۱ در کتاب‌ ماه کیهان منتشر شد ‌که منجر به توقیف مجله گشت.
جلال در مصاحبه‌ای که در کتاب "ارزیابی شتاب‌زده" آمده، می‌گوید یک نویسنده آنتن‌های گیرنده‌اش دقیق‌تر کار می‌کند و نسبت به مسائل اظهارنظر‌هایی دارد که باید بیان کند. در "غرب‌زدگی" هم‌ برداشت‌هایم را از تاریخ معاصر آورده‌ام که نگاهی نو و تازه است.
اگرچه تعبیر "غرب‌زدگی" را جلال از احمد فردید گرفته است.
آل‌احمد،‌ شرق و غرب را دو مفهوم اقتصادی براساس تولیدکننده و مصرف‌کننده می‌داند؛ ازاین‌رو غرب‌زدگی را نوعی استعمار کلاسیک می‌شمارد و معتقد است غرب، تعیین‌کنندهٔ سرنوشت بازار جهان می‌باشد. دو قطبی شدن ممالک صنعتی و ثروتمند و ممالک مصرف‌کننده و فقیر از نتایج همین مسئله است.
او مرحلهٔ بعدِ غرب‌زدگی و رسیدن به استقلال در تولید را ماشین‌زدگی می‌داند. همچنین جلال تعبیر بیماری و سرمازدگی را برای غرب‌زدگی به کار می‌برد که از بیرون سالم است و از درون می‌پوسد. او با ارجاع به تاریخ، به ریشه‌یابی این مسئله می‌پردازد. مثلاً هجوم اسکندر را اولین تظاهر غرب‌زدگی به شمار می‌آورد و دنباله‌روی ایران از آمریکا در سیاست و اقتصاد را بالاترین حد غرب‌زدگی می‌داند. او معتقد است غرب، مواد خام و ازجمله عقاید، اساطیر و موسیقی را در قالب کالا به بازار عرضه می‌کند.
جلال در راهکاری که ارائه می‌کند، پیشنهاد می‌دهد:" به جای مصرفِ صِرفِ ماشین، خودمان ماشین بسازیم و به علوم و تکنولوژی‌اش آشنا شویم. ... حرف اصلی این است که ما نتوانستیم شخصیت فرهنگی تاریخی خودمان را در قبال هجومِ جبری ماشین حفظ کنیم."
نویسنده از نتایج دیگر غرب‌زدگی و جبرِ مصرف ماشین را شهرنشینی می‌داند که به‌عبارتی کنده شدن از زمین، دور شدن از ده و روی آوردن مردم به محصولات غربی است؛ دغدغهٔ مشابهی که جلال در کتاب "نفرین زمین" دنبال می‌کند.
      
79

14

(0/1000)

نظرات

👏👏 جلال خیلی خووووبه

0