یادداشت سارا

سارا

سارا

20 ساعت پیش

        یادداشت های یک پزشک جوان_میخائیل بولگاکوف 

بولگاکوف یکی از نویسنده‌های محبوبمه.  حتی بیشتر از داستایوفسکی و تولستوی دوستش دارم. و عجیبه که به اندازه‌ی اونها معروف نیست. قبلا کتاب مرشد و مارگاریتا رو ازش خونده بودم که کلا دنیای متفاوتی بود. یه دنیای تخیلی و پر از جادو . این‌یکی دنیای واقعی یک پزشک جوان طرحی نشون میداد که طبق مقدمه بیشترش هم بخشی از زندگی‌نامه‌ی خود بولگاکوف بود. شخصیت اول داستان برای گذروندن دوره‌ی طرحش به یک روستای دور افتاده میره با نمراتی عالی در دانشکده و معلوماتی بسیار ناچیز که البته ناچیز بودنش رو تازه تو روستا متوجه شد. با دونستن یک سری مقدمات ابتدایی دست به جراحی های سنگینی زد (چون هیچ شخص با معلوماتی نزدیکش نبود و مجبور بود دست به کار بشه که بیمار نمیره.) و شانس هم همراهش بود که تونست تو بیشتر عمل ها موقق باشه. جزئیات اتفاقاتی که افتاد خیلی خیلی خیلی جالب نوشته شده بود. هنر بولگاکوف هم همینه که وقتی کتابش رو شروع میکنی به خوندن نمیتونی زمین بذاری.
در نهایت هم داستان اعتیاد یک پزشک طرحی مستقر در روستا رو توصیف کرد. روند آروم اعتیاد و احساسی که پزشک نسبت به خودش داشت و اینکه اصلا نمی‌پذیرفت داره معتاد میشه هم در نوع خودش جالب بود. در مجموع یکی از بهترین خاطره هایی بود که خوندم . خوندنش رو به همه پیشنهاد می‌کنم.
      
267

22

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.