یادداشت محمدرضا خراسانی زاده

        روستای میدیا تحت تسلط ملکه ستمگری است که مردم را مجبور به کار برای او کرده است. آنها با سختی زیاد باید کار کنند و در انتها دسترنجشان را به ماموران ملکه بدهند و در صورت اعتراض هم فورا مجازات می‌شوند. 
شیرین که از این مسئله سخت ناراحت است، تلاش می‌کند تا حرکتی علیه اتفاقات جاری رقم بزند. او در ابتدا از پدرش و دیگر مردان روستان ناامید است و خودش می‌خواهد دست به انجام حرکتی بزند. پس جمعی از دختران روستا را جمع می‌کند تا برای ماموران ملکه دردسر درست کنند...
کمیک جذاب و نسبتا طولانی و زیبایی است. هم تصاویر هم سیر داستان به خوبی شکل گرفته است و منتظر قسمت‌های بعدیش هستم.
      
88

14

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.