یادداشت eliya
23 ساعت پیش
کتاب با خبر مرگ ایوان ایلیچ شروع میشه. همکارانش با بیتفاوتی درباره مرگ او حرف میزنند و بیشتر نگران این هستند که چه کسی جای اون رو میگیره. سپس داستان به گذشته برمیگرده و زندگی ایوان را از دوران جوانی تا زمانی که به بیماری مبتلا میشود، روایت میکنه. ایوان همیشه در پی موفقیت شغلی و ظاهری زندگی خوب بود، اما وقتی بیمار میشه و دردش بیشتر میشه، کمکم متوجه میشه که تمام عمرش را بیهوده صرف چیزهای سطحی کرده. این کتاب قطعا یه شاهکاره که هرکسی حتی شده یبارم باید مطالعه کنه. یه کتاب ارزشمند، عمیق و پرمفهموم که به ما یاد میده زندگی واقعی، چیزی فراتر از موفقیت ظاهری و شغل و پوله. همچنین به ما نشون میده که مرگ حتمیه، اما پذیرش آن و زیستن درست، تنها راه رهایی از ترس و پشیمانیه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.