یادداشت حسام الدین داودآبادی
1404/5/22
رمانی کوتاه با درونمایهای فلسفی، اجتماعی و روانشناختی. داستان با محوریت دو فرد جامعه نشناس پیش میرود: دکتر آندره یِفیمیچ که از جامعه دوری گزیده و خودش را غرق کار کرده و ایوان دمیتریچ گروموف که به همهی عالم و آدم مظنون است. فارغ از لایههای فلسفی مورد بحث میان شخصیتها، آنچه خواننده را متحیر میکند، بیرحمی و دقت راوی سومشخص داستان است . این شیوهی روایت، چیرگی و نبوغ نویسنده را نشان میدهد. راوی سوم شخص همچون استادی باتجربه، جزءبهجزء شخصیتها را میشکافد و آنها را چنان به نمایش میگذارد که خواننده دلش میخواهد حق را به همهی اشخاص حاضر بدهد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.