یادداشت سارا

سارا

1402/9/5

البته که عصبانی هستم: پنج جستار درباره ی وطن و انزوای خودخواسته
        شاید یکی از فرق‌های ژانر داستان و ناداستان اینه که جستارها قرار نیستند برای خوش‌آمد خواننده نوشته شوند. در جستار، نویسنده قهرمان اصلی است و ما داریم درون ذهن این قهرمانی را می‌خوانیم که آدم واقعی است و با واقعیت سر و کار دارد.
من از یوگوسلاوی و کرواسی و قضایاشون چیزی نمی‌دانم اما این جستارها برای من غریبه نبودند. نمی‌توانستم بگویم نمی‌فهممشان چون صرفاً از تاریخ و جغرافی‌اش آگاهی ندارم
من انسان با احساس‌ها و تجربیات انسانی‌ام و می‌فهمم اجبار به ترک وطن به چه معناست
هر چند آن وطن به خصوص را نشناسم.
لحن نویسنده با تمام جستارهایی که تا به حال خوانده‌ام تفاوت دارد. او معترض است و برای این اعتراضش از هر کجا که دستش برسد فکت می‌آورد...
هر چند برخی جستارها به نظرم کمتر با ادعای “جستارهایی درباره وطن و انزوای خودخواسته” قرابت داشتند،
اما در نهایت خواندن این کتاب برای من تجربه متفاوتی از ژانر جستارشخصی بود.
      
2

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.