یادداشت فاطمه خوران🇮🇷🇵🇸

کتاب های ف
        کتاب های فانتزی کلا به این معروفن که نویسنده یه دنیای جدید خلق می‌کنه و داستانش رو تو اون دنیا می‌گنجونه پس این دنیاسازی در واقع یه جورایی تزئین کاره! یه سیستم جادویی هم می‌چینه تا تزیینات تکمیل بشه ولی چی میشه اگه نویسنده تصمیم بگیره دنیایی که ساخته و سیستم جادویی که ابداع کرده رو بخشی از داستانش بکنه؟
خب سه گانه اول مه زاد خلق میشه🤌
شروع این جلد درست به اندازه پایان جلد قبلی شوکه کننده بود
فکر می‌کردم سندرسون دیگه هر چیزی که از دنیاسازیش می‌خواست بگه رو تو همون جلد دو گفته ولی زهی خیال باطل
سندرسون نشون داد که خلاقیتش ته نداره و همیشه چیز جدیدی داره که رو بکنه
روند این جلد هم مثل جلد دو نسبتا تند ولی عالی بود 
حوادث زیادی پشت سر هم اتفاق می افتاد، هیجان از سر و روی داستان می‌ریخت و تعلیق ها واقعا جذاب بودن
شوک بزرگ کتاب اواسط اتفاق افتاد و رکب سختی از سندرسون خوردم
ولی تیر خلاص پایان داستان بود
پایان داستان واقعا حرفه ای نوشته شده بود با اینکه تلخ بود ولی قشنگ بود
تقریبا هر چیزی که از اول مجموعه ذره ذره گفته شده و شاید اون موقع برای ما یه سری اطلاعات بی اهمیت جلوه می‌کرد پایان کتاب معنی پیدا کرد و نشون داد که مهم بودن
به عبارتی سندرسون حقیقت رو تیکه تیکه کرده بود و از جلد اول تو قسمت های مختلف پخش کرده بود و در نهایت تو جلد سه همه اونا رو جمع و به هم وصل کرد و یه داستان یکپارچه ازش ساخت
حالا بعد از خوندن این مجموعه منم به جمع دوستداران سندرسون ملحق شدم و خوشحالم که باهاش آشنا شدم
ترجمه هم خوب و روون بود و یه خدا قوت هم خدمت مترجم عزیز عرض میکنم 

پ.ن¹: جاهای مختلفی دیدم که نسبت به مسئله دین تو مه زاد انتقاد می‌شه. خب منم به این عزیزان تا حدودی حق می‌دم. مسائل دینی که توی مه زاد مطرح شد از نظر اسلام شرک محسوب می‌شه شایدم کفر. نمیدونم دقیقا کدوم یکی رو میشه گفت. ولی خب به هر حال سندرسون مسلمان نیست و مسیحیه و این چیزایی که تو کتاب اومده با مسیحیت می‌خونه. پس نمیشه خرده ای گرفت. جدای از اون این نظرات فقط نیمه خالی لیوان رو می‌بینن و اونم تاثیر منفی ناخودآگاه این عقایده ولی این چیزا بنظر من تاثیر مثبتی هم دارن و اونم اینه که به ما امکان مقایسه بین عقاید رو می‌دن. مقایسه بین عقاید اتفاقا از جهت محکم کردن عقیده خیلی هم مفیدن و ارزش واقعی عقیده آدم رو بهش نشون می‌دن.
پ.ن²: سندرسون یه طوری آدم میکشه انگار گوسفند کشته! لامصب یکم با احساس تر بکش!
پ.ن³: سندرسون عزیز آیا این مارش بدبخت حتی به اندازه یکی دو کلمه ارزش نداشت که تو براش پایان بنویسی؟ هیچی راجع به آخر و عاقبت مارش  تو این کتاب نبود😐
پ.ن⁴: با وجود تمام حسن ها و داستان پردازی زیبا ولی یه مسئله تو کتاب رو مخم رفت و بنظرم مصنوعی اومد. ‼️از این به بعد اسپویل داره‼️ سیزد کل این جلد نسبت به دین دار بودن دچار شک بود و بعد تهش که به این نتیجه رسید که هیچ کدوم از ادیانی که بلد بود درست و کامل نیستن خیلی آبکی گفت عیبی نداره من به هر حال دوست دارم با ایمان باشم پس ایمان میارم
متاسفانه اینم با مسیحیت می‌خونه چون تو مسیحیت اول ایمانه بعد معرفت ولی بازم تو کت من نمی‌ره این قضیه
      
83

27

(0/1000)

نظرات

قشنگ نوشتی 👌🏻👌🏻👌🏻

1

من خودم خیلی این بخش‌های دینی کتابای سندرسون رو دوست دارم، جدا به نظرم تفکربرانگیزه، هم‌ از جهت منفی (که بگی چرا این سیستم در واقع درست نیست)، هم از جهت مثبت. 
با اینکه خیلی با دین ما فرق داره، شباهت‌های قابل‌توجهی هم داره، مثل شباهت اسلام و مسیحیت با وجود همه تفاوت‌ها.

1

چه قدر خوب نوشتی،کاش بخونم اینایی که گفتی قشنگ و کامل درک‌کنم.

1

پس با استورم‌لایت چیکار می‌کنن که شخصیتی کافر داره که به کلی همه چیزو زیر سوال می‌بره. 
سندرسون به خوبی بلده با ایمان و کفر بازی کنه. 
ادیان و حرکتشون در طی تاریخ رو خوب می‌شناسه. 
از جذابیت‌های رمان‌هاش دقیقاً همین نگاه جذابش به ادیانه. 
اگر ما به خاطر افکار مذهبی در یک دنیای خیالی برآشفته می‌شیم احتمالاً مقداری تعصب در وجودمون داریم. 
در آخر بگم کارش با مارش تموم نشده. 
1

2

🤷‍♀️ نمیدونم 
در مورد مارش هم همین چند روز پیش فهمیدم ولی بازم بنظرم اینکه برای مارش تو این جلد هیچ پایانی ننوشته خوب نیست 

1