یادداشت علی طالبلو
1402/6/17
اگر به خبر، تفکّر نقادانه و حوزه روایت علاقه دارید، این کتاب را بخوانید. نویسندهی این کتاب، بدون زیادهروی و به صورت تکنیکی، خطاهای ذهنی ما را در حوزه رسانه گوشزد کرده و راهکارهایی برای جلوگیری از آن ارائه میدهد. ریچارد پل در این کتاب به صورت تطبیقی، قواعد سنجشگرانهاندیشی را در فضای رسانه به کار میگیرد. او معتقد است که هیچ رسانهای به صورت کامل راست نمیگوید بلکه همهی رسانهها در همهی کشورها، بخشی از حقیقت را میگویند و بخشی را کتمان میکنند. در این فضا، تمرکز بر یک رسانه و روایت خاص، افتادن به ورطه خطا میباشد. ما گمان میکنیم که همیشه بهترین روایتها و صادقترینِ آنها را داریم و آدمهای منصفی هستیم در حالی که این ذهنیت در همهی نقاط جهان وجود دارد. همه ادّعا میکنند که صلحدوست و راستگو هستند و دشمنانشان خشونتطلب و خواستار جنگاند. پایگاههای خبری معمولا چند نکته را در خبرهایشان مدنظر دارند که باعث کتمان حقیقت میشود: ۱- خبرهایی را عرضه میکنند که باور مخاطبانشان را محکم کند. برای مثال دو روزنامه شرق و کیهان هر دو در مسیری قدم برمیدارند که موافق باور مخاطبانشان باشد. به طور کلی رسانهها سعی در فروختن گزارش به مخاطبانشان را دارند نه آموزش و آگاهی افراد. ۲- رسانهها معمولا به نفع فرهنگ و مذهب و باورهای حکومت قلم میزنند و سعی میکنند گزارشهایی که برای قدرت و حاکمیت ناخوشایند است را حذف نمایند. ۳- گزارشهای خبری روی خبرهای جدید و استثنایی دست میگذارند نه خبرهای مهم و راهگشا. ریچارد پل معتقد است که برای درمان این خطرها و سوگیریهای رسانهای باید چند کار انجام بگیرد: ۱- خواندن مطالب نانوشته یک گزارش خبری بوسیله تحلیل و تجزیهی خلاقانه آن. ۲- عدم اعتماد به گزارشهای هیجانی یا گزارشهای مرتبط با منافع شخصی یا گروهی. این گزارشات معمولا کم اعتبار هستند. ۳- بررسی خبرها از چند منبع مخالف یکدیگر و نتیجهگیری از مجموع روایتها.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.