یادداشت سید صالح ادراکی
1403/2/31
3.4
10
در سال ١٩١۴ آرشیدوک فرانتس فردیناند، ولیعهد امپراتوری پیر اتریش_مجارستان بههمراه همسرش به دست یه جوان بیست ساله ی ملی گرای صرب به قتل رسید. امپراتوری اتریش_مجارستان به صربستان اولتیماتوم داد. صربستان درخواست ها را رد کرد. امپراتوری به صربستان اعلان جنگ کرد. روسیه به طرفداری از صربستان و آلمان به هواخواهی اتریش وارد کارزار شدند. آلمان به فرانسه متحد روسیه و بلژیک متحد انگلیس حمله کرد. انگلیس به دفاع از بلژیک وارد جنگ شد و اینچنین جنگی چهار ساله بین دول اروپایی در گرفت. جنگی که سرانجام به فروپاشی چهار امپراتوری اتریش_مجارستان، روسیه، آلمان و عثمانی منجر شد. جنگی با حدود بیست میلیون قربانی نظامی و غیر نظامی. آلمان در کاخ ورسای فرانسه، مجبور به ترک مخاصمه و قبول عهدنامه ی ورسای کرد. عهدنامه ای که ١٣ درصد خاک آلمان و تمامی مستعمراتش را تصاحب کرد. آلمان مجبور به پرداخت ۴٢٣ میلیارد دلار به متفیقن شد. برخی از مهمترین مفاد عهدنامه ورسای شامل : تمامی کشتیهای جنگی و تجاری آلمان به بریتانیا و فرانسه داده شود. آلمان با هزینه خود برای متفقین کشتی بسازد. آلمان باید از تمامی داراییهای خود در سایر کشورها چشم بپوشد. آلمان باید ۵۰۰۰ موتور قطار و ۱۵۰ هزار اتومبیل برای متفقین تولید کند. آلمان باید به مدت ۱۰ سال مقادیر زیادی زغال سنگ به فرانسه، ایتالیا و بلژیک بدهد. ناحیه زارلاند به مدت ۱۵ سال به فرانسه واگذار شود. آلمان میبایست نیروی زمینی خود را به یکصد هزار نفر بدون تانک، سلاح سنگین و خودروهای زرهی کاهش دهد. آلمان از حق داشتن زیردریایی و خدمت وظیفه و نیروی هوایی محروم و نیروی دریایی آن هم به ۶ فروند کشتی جنگی و تعدادی رزمناو و قایق اژدرافکن محدود میگردد به موجب این پیمان آلمان ۵۵ درصد از منابع سنگ آهن، ۴۵ درصد از منابع زغالسنگ، ۷۵ درصد از منابع روی و ۵۷ درصد از منابع سرب خود را از دست داد. عهدنامه نامه ی ورسای ابرتورمی یک میلیون درصدی را در آلمان منجر شد. به قدری ارزش پول آلمان سقوط کرد که کارگران در طی روز چندین نوبت حقوق دریافت کرده و دستمزد خود را با گاری جابجا میکردند. بی ارزش شدن پول ملی به جایی رسید که مردم اسکناس ها را در بخاری ریخته و به عنوان سوخت استفاده میکردند. تحقیر در پیمان ورسای از یکطرف و قحطی و فقر و گرسنگی از طرف دیگر مقدمات به قدرت رسیدن فردی را فراهم آورد که دشمن مردم آلمان را دو چیز میدانست : مارکسیسم و یهودیت. ظهور هیتلر و تاسیس رایش سوم، آلمان را به روزهای پرشکوه گذشته رساند و به قدری قدرتمند شد که توانست جنگ جهانی دیگری به پا کند. جنگ دوم جهانی که از ١٩٣٩ آغاز و تا سال ١٩۴۵ ادامه داشت. جنگی با حدود ٧۵ میلیون کشته که خونبارترین جنگ تاریخ لقب گرفت. پس از شکست آلمان و اتمام جنگ، باز قحطی و تورم گریبانگیر مردم آلمان شد. کتاب به سال های بعد از جنگ جهانی دوم میپردازد. نان سال های جوانی، اثری از نویسنده ی آلمانی، هاینریش بُل است که خود در سن بیست و دو سالگی به اجبار روانه جبهه جنگ شد. کتاب در مورد فردی به نام والتر فندریچ است که در سن ١۶ سالگی به امید یافتن لقمه نانی از روستا راهی شهر شده و نهایتا به عنوان تعمیرکار لباسشویی مشغول به کار میشود. داستان با رسیدن نامه ای از زادگاه والتر آغاز میشود. در طول داستان والتر جوان دائما به گذشته سفر کرده و خاطرات کودکی، نوجوانی، گرسنگی و قحطی و نبود نان را با خود مرور میکند. نان در این داستان، در ازای جوانی داده میشود. گرسنگی، از مردم حیواناتی شیاد، بی اخلاق، بدبین، بددهن و طغیانگر میسازد که از ترس آن به مرگ پناه میبرند. رمان نان سال های جوانی یک رمان ضد جنگ است. جنگی که دو سر آن باطل، تمامیت خواه، مستکبر و خونریز است. بُل در این کتاب نه تنها به یکی پیامدهای جنگ اشاره میکند، بلکه به ملت خودش هم رحم نکرده و از مردم جنگ زده ی گرسنه، چهره ای کریه و مشمئز کننده ترسیم میکند. مردمی که برای لقمه نانی حاضرند دست به هر کاری بزنند. توحش طرف پیروز جنگ ( که در واقع این جنگ برای هر دوطرف شکست محسوب میشد) بعد از آتش بس نیز ادامه داشت. از برهنه کردن زنان آلمانی و گریم کردن آنان به شکل هیتلر و سوار بر الاغ در شهر چرخاندن، تا تجاوز به زنان و دختران، کشتار بی رحمانه کودکان و سالمندان و تلف شدن صدها هزار اسیر جنگی پس از اتمام جنگ، تنها گوشه ای از بربریت متفقین است. تلخ ترین طنز تاریخ آن است که اروپاییانی که خونبارترین جنگ ها را به راه انداخته اند، شنیع ترین جنایات تاریخ را مرتکب شده اند، به بیرحمانه ترین وسائل متوسل شده اند تا بتوانند خوی خون ریز و سفاک خود را ارضا کنند، امروزه مدعی حقوق بشر شده و نگران دموکراسی در کشورهای دیگر به خصوص غرب آسیا و ایران هستند.
1
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.