یادداشت علیرضا
1404/2/26
بوف کور صادق هدایت را میتوان از جنبههای مختلفی بررسی و تحلیل کرد و خب یک نتیجهگیری کلی وجود ندارد که اتفاق نظر روی آن باشد. وضعیت جامعه در دوران زندگی هدایت خیلی ناامیدکننده بوده است و دریغ از اینکه ذرهای گشایش ایجاد شود و یا اتفاق مثبتی روی دهد. و هدایت به عنوان یک روشنفکر و نویسنده چیزی مینویسد که حال روحی خود و وضعیت جامعه آن دوران را بازتاب دهد. شرح برخی نمادهای بکار رفته: سایه: جنبههای پنهان و تاریک ذهن انسان چشم: پنجرهای بسوی حقیقت و راز خال: در ادبیات عرفانی خال نماد نقطهی وحدت و حقیقت الهی است که سرنوشت آدمیان بدان گره خورده است و هدایت در بوف کور از آن بعنوان نماد سرنوشت استفاده کرده است. توضیح: در شعر حافظ داشتن چشمهای سیاه، چشمهای بادامی شکل، صورت گرد، چال گونه، ابروهای کمانی و خال ملاکهایی زیبایی محسوب میشوند درست مانند یک زن زیبای شرقی-و یا ترکمنی. این نشانهها علاوهبر اینکه بیانگر زیبا بودن معشوق حافظ است- چون حافظ به هر کسی عشق نمیورزد و معشوق حافظ بینهایت زیباست- بیانگر مفاهیم عرفانی-فلسفی هم است. در اینجا هم هدایت، زن اثیری را با چشمهای مورب (بادامی)، ابروهای به هم پیوسته توصیف میکند. زن لکاته، که در بخش دوم داستان جایگزین زن اثیری میشود، خال دارد. این خال معمولاً به عنوان نشانهای از زمینی بودن، فریبکاری، و شهوت در ادبیات هدایت دیده میشود. راوی در توصیف لکاته، به خال روی لب او اشاره میکند، که میتواند نمادی از جاذبهی اغواگرانه و تفاوت او با زن اثیری باشد. این تفاوت میان دو زن نشاندهندهی تقابل میان خیال و واقعیت، پاکی و فساد، و آرمانگرایی و سقوط است. زن اثیری دستنیافتنی و مقدس است، در حالی که زن لکاته واقعی، زمینی، و فریبکار است. شراب: راوی تنها داروی دردهای روحی خود را نوشیدن شراب و مصرف تریاک میداند. اما، راوی شراب را یک مسکن موقتی میداند که موقتا درد را تسکین میدهد و بعد از آنکه اثرش از بین رفت به شدت درد پیشین افزوده میشود. در نهایت، کار راوی به سقوط و فرو پاشیدگی روانی میرسد. این نشاندهندهی ناتوانی او در مواجهه با واقعیت و تمایل به پناه بردن به دنیای خیالی است. پنجره: نماد مرز میان دو جهان و راهی برای تماشای دنیای بیرون است. در شعر <پنجره> فروغ فرخزاد پنجره نماد امیدها، آرزوها و حسرتهای انسان است. گل نیلوفر آبی: این گل در بسیاری از فرهنگها و ادبیات نماد پاکی، معنویت، و حقیقت پنهان است و در این رمان نیز نقش مهمی در فضای وهمآلود و سوررئال داستان دارد. این گل در ادبیات شرقی، بهویژه در آیین بودایی و هندو، نماد رشد روحی و کشف حقیقت است. این گل -و همچنین درخت سرو که در داستان بدان اشاره شده است- در نقشنگارههای تخت جمشید بسیار به کار رفته است. توضیح: راوی در خیالات خود زنی اثیری را میبیند که در کنار جوی آبی نشسته و گل نیلوفر آبی در دست دارد. این تصویر نشاندهندهی زیبایی دستنیافتنی، خلوص، و آرمانگرایی است. زن اثیری برای راوی نماد عشق ایدهآل و دستنیافتنی است، و گل نیلوفر آبی نیز این پاکی و رازآلودگی را تقویت میکند. در بخش دوم داستان، زن اثیری جای خود را به زن لکاته میدهد، که برخلاف زن اثیری، واقعی، زمینی، و فریبکار است. این تغییر نشاندهندهی سقوط راوی از دنیای خیال به واقعیت تلخ است. گل نیلوفر آبی که در بخش اول نماد پاکی و آرمانگرایی بود، در بخش دوم دیگر دیده نمیشود که میتواند نشاندهندهی از دست رفتن امید و سقوط به پوچی باشد. پیرمرد خنزرپنزری که در بساطش اشیای کهنه و بیارزش و بدرد نخورد دارد نماد سنت است. اشیایی مثل نعل اسب (نماد خرافه)، شانه دندانه شکسته، کوزه لعابی، گاز انبر زنگ زده. این پیرمرد طلسمی هم به بازویش بسته(نماد جهل، خرافات). این پیرمرد شبهای جمعه با دندانهای زرد و افتاده قرآن میخواند(بخش پررنگ مذهب). زن: در ادبیات معاصر در شعر نو و داستانهای مدرن، زن گاه نماد مبارزه، آزادی و قدرت اجتماعی است، مانند شخصیت سیمین در آثار فروغ فرخزاد یا زنان در داستانهای سیمین دانشور. مثال از فروغ: زن میفهمد /زن میداند که عشق / مثل یک نان گرم است / یا مثل یک شب بیخوابی! نکته اول: ایگو، سوپرایگو و اید سه بخش اصلی شخصیت انسان در نظریه زیگموند فروید هستند که رفتارهای انسانی را شکل میدهند: اید (نهاد) – بخش کاملاً ناخودآگاه شخصیت که شامل غرایز و امیال ابتدایی است. اید بر اساس اصل لذت عمل میکند و به دنبال ارضای فوری خواستهها بدون توجه به قوانین اجتماعی است. ایگو (خود) – بخش منطقی و سازمانیافتهی شخصیت که میان اید و سوپرایگو تعادل برقرار میکند. ایگو بر اساس اصل واقعیت عمل میکند و تلاش میکند تا خواستههای اید را به شکلی قابلقبول و منطقی برآورده کند. سوپرایگو (فراخود) – بخش اخلاقی و آرمانگرای شخصیت که شامل بایدها و نبایدهای اجتماعی، قوانین، و ارزشهای اخلاقی است. سوپرایگو در مقابل اید قرار دارد و رفتارهای فرد را بر اساس اصول اخلاقی و اجتماعی هدایت میکند. در بوف کور هم همواره با سه شخصیت روبه روبه رو هستیم که درواقع این سه شخصیت جنبههای مختلف روان یک شخص هستند: راوی، زن اثیری، پیرمرد خنزرپنزری یا راوی، زن لکاته، پیرمرد خنزرپنزری. هر کدام از این شخصیتها در واقع نشاندهنده یکی از وجوح روان آدمی است. [ادامه در کامنت...]
(0/1000)
نظرات
1404/2/29
نکته دوم: صادق هدایت همدوره با حکومت رضاشاه زندگی میکرد. رضاشاه یک تجددخواه بود و او برای اصلاح وضعیت کشور دست به اصلاحات و اقدامات زیادی زد. تصویت قانون پوشش زنان جنجالیترین تصمیم و اقدام رضاشاه بود. این قانون ۱۷ دی ۱۳۱۴ تصویب و اجرا شد. به موجب آن، زنان و دختران ایرانی از استفاده از چادر، روبنده و روسری در مدارس، و دانشگاهها، مراکز اداری و دولتی منع شدند و باید از کلاه و پالتو استفاده میکردند. در این دوره دو جریان فکری در مقابل یکدیگر و در تضاد با هم شکل گرفت. جریانی که تجددخواه نامیده میشد و خواهان تغییر و حرکت به سمت مدرنکردن جامعه بود و جریانی که سنتی نامیده میشد و با این دست اقدامات موافق نبودند (سنتیها اقدامات رضاشاه را مخالف شریعت و ترویج بیشرمی و بیبند و باری میدانستند).
3
0
1404/2/29
اما، در داستان دو زن وجود دارد: زن اثیری که نماد پاکی، رشد و به نوعی آرمانگرایی است. این زن یک زن ماورایی است در حالی که راوی یک انسان معمولی است؛ و زن اثیری هر چقدر سعی میکند که گل نیلوفر آبی را به پیرمرد خنزرپنزری بدهد موفق نمیشود مثل اینکه مانعی بر سر راه وجود دارد و پیرمرد خنزرپنزری هم برخلاف زن اثیری تلاشی نمیکند. در نهایت با مرگ زن اثیری راوی در عشق خود ناکام میماند. در بخش دوم داستان، پای زن لکاته در میان است که هر چند او هم مانند زن اثیری زیبا است، اما برخلاف زن اثیری، راوی هم احساس تمایل به او دارد و هم احساس نفرت. و راوی سرنوشت خود را وابسته به او میداند. و در نهایت راوی او را به قتل میرساند و وقتی خود را در آینه نگاه میکند -آینه نماد حقیقت، خودشناسی، معرفت، و انعکاس واقعیت است- پیرمرد خنزرپنزری را میبیند. @AlirezaMalekei
0
1404/2/29
پیام: جامعه به یک سرگشتگی -فرهنگی، تاریخی- مبتلا شده است. بخشی از جامعه خواهان تغییر و مدرنسازی است درحالیکه بخش دیگر بهشدت درگیر خرافات و جهل است. هر چند میل به تجددخواهی و آزادی دیده میشود، اما این بخش جامعه نه الگو و راهبر مناسبی برای کل جامعه است و نه میتواند با آن ارتباط برقرار کند. و در نهایت این سنت است که به بخش دیگر جامعه غلبه میکند. @AlirezaMalekei
0
علیرضا
1404/2/29
0