یادداشت نسترن
1404/1/18
آزادی، عبارت است از آزادی حقیقی که ما به راحتی قادر باشیم بگوییم دو به اضافه دو میشود چهار. مجبور بودی بپذیری ادعای حزب در مورد اینکه در زمان حال شرایط زندگی بهتر شده درست میباشد، چون هیچ مدرکی برای اثبات نادرستی آن وجود نداشت و هرگز هم نمیتوانست به وجود بیاید. همیشه همراه جمعیت فریاد میزنم و هیچگاه مخالفتی نشان نمیدهم و این تنها راه در امان ماندن است.ص۱۰۶ اگر انسان از درون شاد باشد اصلا دلیلی ندارد که برای برادر بزرگ و بقیه چرندیات حزب عصبانی و هیجانزده شود. قادرند تو را مجبور کنند هر حرفی بزنی ولی قادر نیستند تو را مجبور کنند که آنها را باور کنی. عقل جنبه آماری پیدا کرده بود. تنها چیزی که باید میآموخت این بود که مانند خود حزب فکر کند. یک صلح همیشگی مانند یک جنگ همیشگی است . "در زیر درختی که شاخ و برگش را پهن میکند من تو را فروختم و تو مرت فروختی"
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.