یادداشت رضوان احتیاطی
1403/11/18
یک تکه زمین کوچک اولین رمانی بود که درمورد فلسطین خواندم. نحوهی آشناییم با این کتاب را هیچ وقت از یاد نمیبرم، روزی که معلم ادبیاتمان فصل اولش را برای اهداف درسی سر کلاس خواندن و بیشتر ما از همان موقع خوشمان آمد، هم به خاطر قلم نویسنده و هم به خاطر موضوع جذابش. از آن روز حسابی به فکر خواندنش بودم اما فهرست طولانی کتابهایی که در اولویت بودند تمامس نداشت برای همین تا چند روز پیش سمتش نرفته بودم. با کلی ذوق شروع به خواندنش کردم. اوایل داستان، طوری همه چیز خوب شرح داده شده بود که سوالی برای خواننده پیش نمیآمد، چه درمورد شخصیتی و چه ماجرایی که از آن با خبر نباشیم. این ویژگی نشاندهندهی وصف کامل و بینقص نویسنده برای هر موضوع هست که به درک بهتر کتاب خیلی کمک کرد. از طرفی صحنهها هم به خوبی و با کوچکترین جزئیات تصویر شده بود. البته یک سری موارد هم دیده میشد که به خاطر مغایرت تجربیات اشخاص کتاب با تجربیات خواننده قاعدتاً نمیشد تصور کاملی از هر لحظه داشت. راجع به نقاط ضعف کتاب هم میتوان به کمبود هیجان مناسب اشاره کرد، به شخصه با خواندن این کتاب لحظات کمی رو تجربه میکردم که مشتاق ادامه دادن باشم و کنجکاو دانستن آنچه در ادامه اتفاق خواهد افتاد. همین موضوع کتاب رو کمی حوصلهسر بر کرده بود. چیزی که من رو مجاب میکرد تا ادامه بدم موضوع اصلی بود چون اینکه در فلسطین چه اتفاقاتی میافتند حسابی برایم جذاب بود.. درکل مطالعهی این کتاب رو برای کسایی که دوست دارن از وقایع روزانه اما به شدت دشوار فلسطین -در قالب رمان- با خبر بشن، پیشنهاد میکنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.