یادداشت ماه کوچک

        یه داستان غمگین و زیبا بود‌. 
با خوندن کتاب بیشتر از قبل متوجه شدم کسایی بیمار هستن درد زیادی رو تجربه میکنن این درد هم روحیه و هم جسمی و علاوه بر اون نوع نگاه بقیه افراد ازاردهنده تر از همه چیزه طوری که دلت میخواد فقط خونه باشی و کسی رو نبینی . با اینحال فکر میکنم تا وقتی خودم مثل اونا نباشم نمیتونم کامل درکشون کنم من فقط یه متن یا خاطره ای از این افراد رو میخونم ولی اونا تجربش میکنن.
این حس که معلوم نیست چقدر زنده ایم و هر لحظه ممکنه بمیریم خیلی دردناکه . مرگ دست ما نیست و یهویی ممکنه حتی یک فرد سالم از دنیا بره ولی آدمای سالم کمتر به این فکر میکنن که وقت محدودی دارن و بیشتر وقتا به چندین سال آینده خودشون فکر میکنن و رویاپردازی میکنن اما آدمایی که با بیماری های سخت دست و پنجه نرم میکنن هر روز بهش فکر میکنن ، به اینکه وقتی از دنیا رفتن بقیه افراد چیکار میکنن ، کسی اونا رو یادشون میمونه یا نه . البته کسایی هم هستن که روحیه خوبی دارن و من تحسیشون میکنم. 
عشق هزل و گاس زیبا بود اونا با وجود مشکلاتی که داشتن بازم همدیگه رو دوست داشتن و از لحظات کوتاهیی که با هم داشتن استفاده کردن و خاطرات خوبی ساختن.
چیز بیشتری درمورد کتاب نمیتونم بگم یعنی نمیدونم چی بگم اون جملات اول هم زیادی به مغزم فشار آوردم که در آخر شاید ربطی به کتاب نداشت .
در کل کتاب خوبی بود برخلاف تصورم از عاشقانه های لوس نبود .
      
5

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.