یادداشت 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸

حماسه ی کرپسلی؛ برادر تا پای مرگ
        _به نام خدا _

بالاخره آخرین جلد این کتاب رو هم خوندم و باید بگم بین چهار جلد این مجموعه این یکی از همه شون ضعیف تر بود!
اول بذارید نکات مثبت کتاب رو بگم . این جلد واقعا شوکه کننده ست و توی صد صفحه ی آخر اتفاقات واقعا عجیبی میفته که اصلا نتونستم حدسشون بزنم و برای همین برام جالب بود و شوکه شدم. 
داستان هم خیلی سریع جلو می‌ره که تا حدودی می‌شه باهاش کنار اومد ... چون نسبت به جلدهای قبلی آسیبی به داستان نزده بود. 
خب حالا نکات منفی ش چی بود؟...
اول از همه این که سرنوشت آرا چی شد؟اصلا چرا وقتی لارتن علاقه ش رو نسبت به آرا از دست داد با هم ازدواج کردن و دلیل اینکه آرا انقدر الکی از یه قسمت به بعد داستان نبود ، چی بود؟
گاونر هم همینطور،دیگه سر و کله ش پیدا نشد.
امیدوارم توی قصه های سرزمین اشباح معلوم بشه قضیه چی بوده .
شخصیت سیلوا هم واقعا از لحاظ شخصیت پردازی نیاز به کار داشت ‌.
هنوز هم به خاطر قضیه ی قاتل آلیشیا توی شوکم ... نباید اینطوری میشد نبایددددددد . 
ترجمه هم واقعا ضعیفه  . نمیدونم مشکل از متن اصلی هست یا ... ولی پر از سانسور های مبهمه که به داستان لطمه می‌زنه . ترجمه ی اسامی که واقعا خوب نیست . کلمه های عجیب غریب هم به کار برده که واسه ی مخاطب کودک یا نوجوان این کتاب (تا اون جایی که من میدونم این کتاب به عنوان داستان کودک و نوجوان شناخته شده ) سنگینه. مثلا واژه ی بربریت!😐 خب خیلی راحت وحشی گری ترجمه میکردینش...
ولی در کل قضیه ی آرا بیشتر از همه اذیتم کرد ... نباید انقدر مبهم می‌موند ...
در کل که از خوندن مجموعه ش زیاد پشیمون نیستم. الان هم میخوام نبرد با شیاطین رو شروع کنم و ‌...و امیدوارم اثر حرفه ای تری نسبت به حماسه ی کرپسلی باشه ! واقعا حس میکنم که این مجموعه نسبت به سایر آثار دارن شان ضعیف تره ‌.
در کل اگر از داستان های فانتزی و ترسناک خوشتون میاد و با نثر ساده و کودکانه مشکلی ندارید پیشنهادش می‌کنم.
ولی در کل خوندنش خالی از لذت نبود . 
      
50

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.