یادداشت Bahar

Bahar

Bahar

1403/7/19

        "جنگل بی‌پایان به تاریکی ته حلق گرگ بود و پر از وحشت‌های بی‌شمار." 
داستان با این جمله شروع می‌شه، جمله‌ای که کلمات در اون به خوبی کنار هم قرار گرفتند تا فضای نقش بسته در داستان رو برای شما تصویرسازی کنند!

و سه و نیم ستاره تقدیم به این ماجراجویی عجیب و غریب با کِسترل و پیپیت و فین! 
فضاسازی داستان خیلی برام جذاب بود، چون من عاشق ماجراجویی، هیجان و درخت‌ها و موجودات عجیبم. اون حس و حالِ "جنگلی که تاریک و بی‌انتهاست" رو خیلی دوست داشتم‌. 
اما نکات منفی داستان چی بود؟ اول اینکه شخصیت اصلی داستان، کِسترل، فقط ۱۲ سالشه! و این برای منِ مخاطب داستان اصلاً باورپذیر نیست که یه دختر ۱۲ ساله شکارچی آدم‌برک باشه! حداقل باید ۳-۴ سال از اینی که بود بزرگتر باشه. 
و دوم هم اینکه روند داستان گاهی واقعاً کند و خسته کننده می‌شد، اینجوری که دلت می‌خواست فقط بخونی تا این فصلش تموم بشه بره. 
اما به طور کلی...
کتاب دوست داشتنی‌ای بود. 
دوست داشتنی و عجیب.

می‌دونم که دلم برای این ماجراجوییِ سبز و تاریک، تنگ می‌شه. :*)
      
176

8

(0/1000)

نظرات

درود! حالت چطوره؟
به‌نظرت این کتاب ترسناک، دلهره‌آور و از این قبیل بود؟
2

0

Bahar

Bahar

1404/5/10

اوه، "ترسناک و دلهره‌آور"؟ مطمئن نیستم. خودم انتظار داشتم به‌همین شکل باشه... ولی خب، فکککر نکنم. =) 

1

اوه پس نمی‌تونه توی این ژانر قرار بگیره؟ حتی یه ذره هم اونطوری نبود؟
@Bahawr 

0