یادداشت ونوس

ونوس

ونوس

4 روز پیش

‌
کتاب را
        ‌
کتاب را به پایان رساندم اما این تازه شروع داستان من است‌. دری را مقابلم می‌بینم که میان آنچه هستم و آنچه انتظار می‌رود، قرار گرفته. باز شدنش جز با کلیدِ اعتماد، محال است. 
آیا براستی اصالت رفتار را باید در غریزه و شهود جست و جو کرد یا در رفتارهایی که مطابق آموخته‌ها و تعلیمات‌مان از ما سر میزند؟ 
این یکی از سیلی‌های محکمی بود که سابو به دست اِمرنسِ داستان به صورتمان میزند. 
گرچه حس سمپاتیک داستان را نه با امرنس که با راوی داشتم؛ اما به یقین میدانم در طول زندگی‌ام امرنس‌های مجسمی را دیده‌ام و کماکان می‌بینم که هر کدام فقط تداعی‌گر یکی از چندین و چند خاصیت این شخصیت مرموز و محکم است‌؛ آنطور که سابو در وصفش می گوید: آن صورت دریاوش زیر سایه روسری آیینی‌اش چیزی را بروز نمیداد.
نور به قبرت ببارد ماگدا سابو. چنین کنکاش عمیقی در عواطف انسانی و تقابل آن‌ها را بدون تکلف و تشریفات مبتذل ادبی کم دیده بودم.
      
501

34

(0/1000)

نظرات

کەوسەر

کەوسەر

4 روز پیش

✨🚪
1

0

ونوس

ونوس

4 روز پیش

🔥🔥 

1