یادداشت محدثه محمدزاد

مدیر مدرسه
        هو المدبّر.

تا این لحظه، ۱۸ یادداشت بر روی این کتاب نوشته شده‌است. پس از خواندن این ۱۸ یادداشت، مردد شدم که دست به صفحه‌کلید بشوم یا نه! گمانم همه‌ی مواردی که می‌نویسم به اشاره یا تفصیل در این ۱۸ یادداشت، مکتوب شده‌اند. حتی از یادداشت عزیزان نیز آموخته‌ام. ریش و قیچی دست خودتان که یادداشتم را بخوانید یا نه. :) 

۱. اساس مدیر مدرسه را خاطره‌نگاری دیدم. فقط صدای یک من را می‌شنیدم و آن هم صدای جلال آل احمد. 
و همین مورد، تبعاتی داشت از جمله این‌که قرار نبود و نیست که مدیر مدرسه، به سرانجام خاص یا نتیجه‌گیری ویژه‌ای بینجامد. بیش‌تر، توصیف بود و فرآیند. 

۲. از نام‌های خاص، خبری نبود. معرف همه‌ی شخصیت‌ها شغل‌شان و نسبت‌شان با "مدرسه" بود. و به هیچ وجه، من جای خالی‌ای از این بابت حس نکردم.

۳. چند سال از نگارش این کتاب می‌گذرد و نقدهای مطرح‌شده، هم‌چنان وارد اند و بل حاضر؟!
این، دردناک است..

۴. صراحتی خشن، صداقتی تلخ. لازمه‌ی نوشتن از مدرسه باید هم این دو باشند..

۵. "واقعی‌بودن". این ویژگی را در جای‌جای کتاب، از شخصیت‌ها بگیر تا روایت، نفس کشیدم.
و احتمالا همین یکی، مرا وادار به ادامه‌دادن می‌کرد.
      
14

22

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.