یادداشت dream.m

dream.m

dream.m

6 روز پیش

        جلد اول مجموعه خانواده تیبو، داستانی در مورد خانواده، وفاداری و جلوه‌های گوناگون عشق و از دست دادن است. خانواده تیبو نه فقط یک رمان، بلکه بازتابی ست در مورد معنای تعلق داشتن به چیزی بزرگتر از خود؛ پیوند خود ها، چندین وجود، یعنی خانواده.
پیوند عاطفی بین آنتوان و ژاک - دو برادر که نبض داستان را در دست دارند-چیزی را در من بیدار و نقطه ای حساس از قلبم را لمس کرد. رابطه پر از لطافت، ناگفته ها و انتظارات بین این دو برادر، خاطرات روزهای خوش زندگی من کنار خواهرم را زنده کرد. اینکه چطور آنتوان- برادر بزرگتر - منطقی و مسئولیت پذیر، سعی می کند برادر کوچکتر پرشور و سرکش خود، ژاک ، رااز میان راه‌هایی که ممکن است او را نابود کند، عبور می دهد و با این حال، علیرغم تلاش هایش، هر چه بیشتر تلاش می کند همه چیز را کنترل کند، زندگی بیشتر از بین انگشتانش می لغزد.
من ناامیدی آنتوان و درد او را احساس کردم، آن احساس رنج آور تلاش برای محافظت از کسی که دوستش داری، حتی زمانی که می‌دانی نمی‌توانی او را نجات بدهی - من خواهرم را از چنگال مرگ و آنتوان برادرش را از دست خودش.
...........
من این جلد از مجموعه رو دوست داشتم ، ترجمه واقعا شاهکاره و زبان داستان گیراست؛ اما بنظرم اینها کافی نبود. بیشتر داشتم گزارش وقایع می‌خوندم و سیر حوادث پشت هم تعریف میشدن ، و خبر کمتری از روشن شدن انگیزه ها، روانشناسی و پیچیدگی بود. همه چیز خیلی سریع اتفاق می افتاد و شخصیت ها به سرعت وارد و خارج میشدن.  تکلیف بعضی افراد و روابط هم که اصلا روشن نشد.
البته حالا هم که تمومش کردم میبینم بعنوان داستان دنباله دار و البته مرتبط به هم، نمیشد انتظار دیگه ای ازش داشت. این جلد در واقع و احتمالا زمینه سازی برای وقایع جلدهای بعدیه. حداقل امیدوارم اینطور باشه و کتاب های بعدی مجموعه جذابتر باشن و به سوالات پاسخ بدن.

خوندن این کتاب با همخوانی علی جذابتر و پربار تر شد.  امیدوارم در ادامه هم همراه باشه ⁦(⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠)⁠❤⁩

امتیاز واقعی ۳/۵
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.