یادداشت زهرا سادات گوهری
1403/12/26

بسماللهالرحمنالرحیم بخش دوم جلد اول رو دوست داشتم. این بخش دربارهی دانشگاه رفتن کوئوته، و به آرزویی که در کودکی داشت، بالاخره میرسه! کوئوت شخصیت عجیبی بود. کلا شخصیت پردازی های این کتاب رو دوست داشتم. ولی، یه مشکل اساسی داستان از نظرم اسامی به شدت زیاد و موضوعات پیچیدهی مربوط به درسهای کوئوت بود که توضیح چندان زیادی دربارهشون داده نمیشد! ولی غیر از اونها، نوع روایت داستان رو خیلی دوست داشتم. خیلی خیلی. در واقع قلم راتفوس خیلی جذاب بود. و اینکه وقتی وقایعنویس دست از نوشتن برمیداشت، حس میکردم منم توی اون مهمونخونه و در حال گوش دادن به داستان بودم. و انگار یه شوک ناگهانی بهم وارد میشد، چون داستان گذشته قطع و به زمان حال برمیگشت. واقعا اینطوری بود که با خودم میگفتم: فقط یه فصل دیگه! با وجود دنیا پردازی عجیب و غریب پیچیدهش، که متاسفانه توضیحات کمی راجع به عناصر تخیلی اون دنیا داده بود، از صحنهپردازیها خوشم اومد. و فکر نمیکردم توی این کتاب مجبور باشم استادهای رومخ و بچهقلدرهای نوجوون زورگوی پولدار رو تحمل کنم و فکر میکردم قراره از خوندن تجربههای کوئوت توی آرشیو لذت ببرم، که استاد هیم و آمبروز عزیز (خیلی عزیز☺) از راه رسیدن. یه بخشهاییش خیلی خوب بود. مخصوصا اونجایی که کوئوت سر کلاس هیم درس داد. موقع خوندنش میخندیدم!😂 خیلی خیلی خوب بود. و جواب دادنهاش به آمبروز که خیلی عالیتر بود. و خب ترجمهش خوب بود. یعنی به نظر من خوب بود. ترجمهی آذرباد رو نخوندم، نمیدونم چجوریه. ولی ترجمهی نشر بهنام خوبه و به نظرم اگه حق کپیرایت هم داشت، خیلی عالی میشد. نظر مفصلتری برای بخش آخرش میذارم:)) پ.ن: موفق شدم کل شب رو بیدار بمونم و تمومش کنم. و این کتاب یکی از عبادت های من در سحرگاه ماه رمضان بود 😂 پ.ن۲: به نظرم این عکس حس کتاب رو تا حد خوبی نشون میده.
(0/1000)
نظرات
1403/12/26
هربار یکی از کتابی که دوست دارم تعریف میکنه و تجربهی خوبی داشته، خیلی خوشحال میشم (^^) و یه چیز دیگه، اگه کپیرایت برات مهم باشه، زندگی تو ایران خیلی برات سخت میشه 😂
4
2
1403/12/26
خودمم خیلی خوشحالم که دوستش داشتم، آخه فکر میکردم شاید چون بین خوندن دو تا بخش وقفه افتاد، زیاد لذت نبرم ازش ولی خیلی خوب بود😭😭 دربارهی کپیرایت واقعا موافقم😂😁 ولی ایکاش واقعا ناشرها رعایتش میکردن:(
1
سیده زینب موسوی
1403/12/26
2