بریده کتابهای 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 5 روز پیش صحنه پردازی در رمان ریموند آبستفلد 3.7 0 صفحۀ 356 0 7 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 5 روز پیش صحنه پردازی در رمان ریموند آبستفلد 3.7 0 صفحۀ 350 برندهی جایزهی نوبل ایزاک. ب. سینگر میگفت:((بهترین دوست نویسنده سطل کاغذهای باطله است.)) 0 31 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 5 روز پیش صحنه پردازی در رمان ریموند آبستفلد 3.7 0 صفحۀ 338 یک بار جان استاینبک در هشدارش به نویسندگان میگفت:((مواظب صحنهای که بیش از حد برایتان عزیز شده، عزیزتر از بقیهی صحنه ها شده، باشید.)) 2 5 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 5 روز پیش صحنه پردازی در رمان ریموند آبستفلد 3.7 0 صفحۀ 329 بازنویسی یکی از لذتهای واقعی در نویسندگی است. 0 2 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 5 روز پیش صحنه پردازی در رمان ریموند آبستفلد 3.7 0 صفحۀ 308 نزدیک بودن بیش از حد به چیزی عیناً، مثل خیلی از مواقع زندگی، میتواند تصور شما را از آن چیز خراب بکند. اگر به شخصی بیش از حد نزدیک باشید، ممکن است متوجه نشوید که آن رابطه ویرانگر است. یا اینکه یک رژیم غذایی مضر است. یا یک مدل مو زشت است.یا بچهی شما قلدر است. در عالم نویسندگی هم همین است. شما چنان با اشتیاق روی جزئیات ریز اثرتان، روی تک تک واژهها، تک تک حرکات شخصیتها، پوشش آنها، گفتار آنها، چیزهایی که میخورند، مدل ماشینشان و به چیزهایی که در ذهنشان میگذرد فکر میکنید و کار میکنید که نمیتوانید از فاصلهی نزدیک ببینید آیا آن چیزها که کنار هم روی کاغذ آوردهاید به هم میخورند یا نه. 0 5 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 7 روز پیش صحنه پردازی در رمان ریموند آبستفلد 3.7 0 صفحۀ 178 شخصیتهای نویسندگانِ تازهکار اغلب صدا و ضربآهنگ خاص خود را ندارند، به گونهای که میتوان گفتوگوهای آنها را باهم عوض کرد. 2 5 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 7 روز پیش صحنه پردازی در رمان ریموند آبستفلد 3.7 0 صفحۀ 165 0 4 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/8/16 قصههای همیشگی؛ سفر به سرزمین سرگردانی کریس کالفر 4.3 7 صفحۀ 332 استخونی، پسر خوب. توله سگ مامانی سههزارسالهی کی بودی؟ 2 8 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/8/16 قصههای همیشگی؛ سفر به سرزمین سرگردانی کریس کالفر 4.3 7 صفحۀ 313 *این بریده داستان رو شاید لو بده!🚫🚫* الکس، اگه باب رو دیدی بهش بگو یه نوکپا با برادرت رفتم یه دنیای دیگه. 3 12 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/8/12 سایهی باد جلد 1 کارلوس روئیس ثافون 4.3 44 صفحۀ 467 مسئلهی مرگ که پیش بیاد احساسات همهی انسانها را تحریک میکنه. ما وقتی در برابر تابوت انسانی مرده قرار میگیریم فقط چیزهای خوب را به یاد میآریم یا شاید چیزهایی که خودمون دوست داریم ببینیم. 0 7 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/8/12 سایهی باد جلد 1 کارلوس روئیس ثافون 4.3 44 صفحۀ 463 احمقها حرف میزنند، بزدلها سکوت میکنند و دانایان گوش میدهند. 0 17 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/8/10 سایهی باد جلد 1 کارلوس روئیس ثافون 4.3 44 صفحۀ 557 شاید او در میان آن کلمات و نوشتهها، آرامشی را جستوجو میکرد که زندگی هرگز به او ارزانی نداشته بود. 0 3 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/8/10 سایهی باد جلد 1 کارلوس روئیس ثافون 4.3 44 صفحۀ 419 پرستار میدانست آنان که عاشقانه کسی را دوست دارند، عشقشان در سکوت است، با رفتارشان آن را نشان میدهند نه با کلماتی که بر زبان میآورند. 0 6 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/8/10 سایهی باد جلد 1 کارلوس روئیس ثافون 4.3 44 صفحۀ 401 حقایق زندگی سن و سال نمیشناسن. 0 10 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/8/10 سایهی باد جلد 1 کارلوس روئیس ثافون 4.3 44 صفحۀ 357 کمتر چیزی را میشه پیدا کرد که از خاطرات جذابتر و فریبندهتر باشن. 0 4 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/8/9 سایهی باد جلد 1 کارلوس روئیس ثافون 4.3 44 صفحۀ 280 تکیهکلام خولیَن همین بود. همیشه میگفت تا زمانی که یک نفر هست که ما را به خاطر میآره، ما وجود داریم و به زندگی ادامه میدیم. 0 7 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/8/9 سایهی باد جلد 1 کارلوس روئیس ثافون 4.3 44 صفحۀ 261 تا جایی که به من و اضطراب درونیام مربوط میشد، امتداد روز میرفت که از کل رمان برادران کارامازوف هم طولانیتر شود. 0 5 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/7/30 تصویر دوریان گری اسکار وایلد 4.0 9 صفحۀ 24 کلمات. آه کلمات. آیا چیزی واقعیتر از کلمات وجود داشت؟ 0 15 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/7/30 تصویر دوریان گری اسکار وایلد 4.0 9 صفحۀ 12 0 8 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/7/27 نیکلاس نیکلبی (متن کوتاه شده) چارلز دیکنز 4.2 5 صفحۀ 14 آقای نیکلبی بین مردم لندن چشم انداخت تا دوستی پیدا کند اما آنقدر نگاه کرد تا چشمش هم مثل قلبش درد گرفت. 3 9
بریده کتابهای 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 5 روز پیش صحنه پردازی در رمان ریموند آبستفلد 3.7 0 صفحۀ 356 0 7 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 5 روز پیش صحنه پردازی در رمان ریموند آبستفلد 3.7 0 صفحۀ 350 برندهی جایزهی نوبل ایزاک. ب. سینگر میگفت:((بهترین دوست نویسنده سطل کاغذهای باطله است.)) 0 31 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 5 روز پیش صحنه پردازی در رمان ریموند آبستفلد 3.7 0 صفحۀ 338 یک بار جان استاینبک در هشدارش به نویسندگان میگفت:((مواظب صحنهای که بیش از حد برایتان عزیز شده، عزیزتر از بقیهی صحنه ها شده، باشید.)) 2 5 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 5 روز پیش صحنه پردازی در رمان ریموند آبستفلد 3.7 0 صفحۀ 329 بازنویسی یکی از لذتهای واقعی در نویسندگی است. 0 2 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 5 روز پیش صحنه پردازی در رمان ریموند آبستفلد 3.7 0 صفحۀ 308 نزدیک بودن بیش از حد به چیزی عیناً، مثل خیلی از مواقع زندگی، میتواند تصور شما را از آن چیز خراب بکند. اگر به شخصی بیش از حد نزدیک باشید، ممکن است متوجه نشوید که آن رابطه ویرانگر است. یا اینکه یک رژیم غذایی مضر است. یا یک مدل مو زشت است.یا بچهی شما قلدر است. در عالم نویسندگی هم همین است. شما چنان با اشتیاق روی جزئیات ریز اثرتان، روی تک تک واژهها، تک تک حرکات شخصیتها، پوشش آنها، گفتار آنها، چیزهایی که میخورند، مدل ماشینشان و به چیزهایی که در ذهنشان میگذرد فکر میکنید و کار میکنید که نمیتوانید از فاصلهی نزدیک ببینید آیا آن چیزها که کنار هم روی کاغذ آوردهاید به هم میخورند یا نه. 0 5 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 7 روز پیش صحنه پردازی در رمان ریموند آبستفلد 3.7 0 صفحۀ 178 شخصیتهای نویسندگانِ تازهکار اغلب صدا و ضربآهنگ خاص خود را ندارند، به گونهای که میتوان گفتوگوهای آنها را باهم عوض کرد. 2 5 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 7 روز پیش صحنه پردازی در رمان ریموند آبستفلد 3.7 0 صفحۀ 165 0 4 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/8/16 قصههای همیشگی؛ سفر به سرزمین سرگردانی کریس کالفر 4.3 7 صفحۀ 332 استخونی، پسر خوب. توله سگ مامانی سههزارسالهی کی بودی؟ 2 8 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/8/16 قصههای همیشگی؛ سفر به سرزمین سرگردانی کریس کالفر 4.3 7 صفحۀ 313 *این بریده داستان رو شاید لو بده!🚫🚫* الکس، اگه باب رو دیدی بهش بگو یه نوکپا با برادرت رفتم یه دنیای دیگه. 3 12 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/8/12 سایهی باد جلد 1 کارلوس روئیس ثافون 4.3 44 صفحۀ 467 مسئلهی مرگ که پیش بیاد احساسات همهی انسانها را تحریک میکنه. ما وقتی در برابر تابوت انسانی مرده قرار میگیریم فقط چیزهای خوب را به یاد میآریم یا شاید چیزهایی که خودمون دوست داریم ببینیم. 0 7 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/8/12 سایهی باد جلد 1 کارلوس روئیس ثافون 4.3 44 صفحۀ 463 احمقها حرف میزنند، بزدلها سکوت میکنند و دانایان گوش میدهند. 0 17 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/8/10 سایهی باد جلد 1 کارلوس روئیس ثافون 4.3 44 صفحۀ 557 شاید او در میان آن کلمات و نوشتهها، آرامشی را جستوجو میکرد که زندگی هرگز به او ارزانی نداشته بود. 0 3 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/8/10 سایهی باد جلد 1 کارلوس روئیس ثافون 4.3 44 صفحۀ 419 پرستار میدانست آنان که عاشقانه کسی را دوست دارند، عشقشان در سکوت است، با رفتارشان آن را نشان میدهند نه با کلماتی که بر زبان میآورند. 0 6 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/8/10 سایهی باد جلد 1 کارلوس روئیس ثافون 4.3 44 صفحۀ 401 حقایق زندگی سن و سال نمیشناسن. 0 10 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/8/10 سایهی باد جلد 1 کارلوس روئیس ثافون 4.3 44 صفحۀ 357 کمتر چیزی را میشه پیدا کرد که از خاطرات جذابتر و فریبندهتر باشن. 0 4 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/8/9 سایهی باد جلد 1 کارلوس روئیس ثافون 4.3 44 صفحۀ 280 تکیهکلام خولیَن همین بود. همیشه میگفت تا زمانی که یک نفر هست که ما را به خاطر میآره، ما وجود داریم و به زندگی ادامه میدیم. 0 7 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/8/9 سایهی باد جلد 1 کارلوس روئیس ثافون 4.3 44 صفحۀ 261 تا جایی که به من و اضطراب درونیام مربوط میشد، امتداد روز میرفت که از کل رمان برادران کارامازوف هم طولانیتر شود. 0 5 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/7/30 تصویر دوریان گری اسکار وایلد 4.0 9 صفحۀ 24 کلمات. آه کلمات. آیا چیزی واقعیتر از کلمات وجود داشت؟ 0 15 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/7/30 تصویر دوریان گری اسکار وایلد 4.0 9 صفحۀ 12 0 8 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸 1403/7/27 نیکلاس نیکلبی (متن کوتاه شده) چارلز دیکنز 4.2 5 صفحۀ 14 آقای نیکلبی بین مردم لندن چشم انداخت تا دوستی پیدا کند اما آنقدر نگاه کرد تا چشمش هم مثل قلبش درد گرفت. 3 9