بریدههای کتاب -نازنین -نازنین 1404/4/3 آدم خواران ژان تولی 3.9 240 صفحۀ 64 روح او،که حالا همچون کشتی توفان زده ای بود، دوباره باید آماده حرکت میشد. 0 9 -نازنین 1404/4/3 آدم خواران ژان تولی 3.9 240 صفحۀ 64 او به کشتی شکسته ای میمانست که میان امواج وحشی دریا گیر افتاده و، با دکل و و بادبانِ خُرد شده، همچنان نمیخواست غرق شود. 0 3 -نازنین 1404/4/3 آدم خواران ژان تولی 3.9 240 صفحۀ 9 اصلا به دنیا آمدهای که دل ببری. 0 6 -نازنین 1404/4/3 آدم خواران ژان تولی 3.9 240 صفحۀ 58 در موندو نانْ تازه است شرابْ کهنه و مردمْ سرزنده. 0 0 -نازنین 1404/4/3 آدم خواران ژان تولی 3.9 240 صفحۀ 42 واقعیتْ سخت تلخ بود. 0 2 -نازنین 1404/4/3 آدم خواران ژان تولی 3.9 240 صفحۀ 32 آه از آن چهره ها، از آن فریاد ها، از آن بوی گند. 0 3 -نازنین 1404/4/3 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.2 61 صفحۀ 39 انگار یک ملیون فریاد توی سینه ام گیر کرده اما ناچارم در سینه ام نگه دارم چون چه فایدهای دارد فریاد بزنی وقتی فریادر سی نیست و اینجا هیچکس هرگز صدایم را نخواهد شنید . 0 1 -نازنین 1404/4/3 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.2 61 صفحۀ 14 فکر و خیال هایم جنگی تمام عیار علیه خودم به راه می اندازند. 0 1 -نازنین 1404/4/3 شعله ورم کن جلد 3 طاهره مافی 4.5 47 صفحۀ 171 باید دیوار هایی که به دور خودم کشیده ام خراب کنم. 0 1 -نازنین 1404/4/3 شعله ورم کن جلد 3 طاهره مافی 4.5 47 صفحۀ 217 چهره اش تصویر دنیایی از درد است. 0 3 -نازنین 1404/4/3 شعله ورم کن جلد 3 طاهره مافی 4.5 47 صفحۀ 230 ارتباط خونی به تنهایی نمیتواند باعث صمیمیت بین دو طرف شود . این را من بهتر از همه میدانم . 0 3 -نازنین 1404/4/3 شعله ورم کن جلد 3 طاهره مافی 4.5 47 صفحۀ 241 کار جهان ما از بازسازی گذشته،اما هنوز میشه نجاتش داد . 0 2 -نازنین 1404/4/3 شعله ورم کن جلد 3 طاهره مافی 4.5 47 صفحۀ 282 نجوا میکند:«میدونی،کل دنیا داره میاد سر وقتمون.» سرم را عقب میبرم. در چشمانش نگاه میکنم. «بیصبرانه منتظرم ببینم چیکار میخواهند بکنند.» 0 1 -نازنین 1404/4/3 شعله ورم کن جلد 3 طاهره مافی 4.5 47 صفحۀ 51 «اگر از حریفت اطلاعات کافی نداشته باشی،یا بدتر از اون، حرفیت رو دست کم بگیری حتما میبازی.» 0 2
بریدههای کتاب -نازنین -نازنین 1404/4/3 آدم خواران ژان تولی 3.9 240 صفحۀ 64 روح او،که حالا همچون کشتی توفان زده ای بود، دوباره باید آماده حرکت میشد. 0 9 -نازنین 1404/4/3 آدم خواران ژان تولی 3.9 240 صفحۀ 64 او به کشتی شکسته ای میمانست که میان امواج وحشی دریا گیر افتاده و، با دکل و و بادبانِ خُرد شده، همچنان نمیخواست غرق شود. 0 3 -نازنین 1404/4/3 آدم خواران ژان تولی 3.9 240 صفحۀ 9 اصلا به دنیا آمدهای که دل ببری. 0 6 -نازنین 1404/4/3 آدم خواران ژان تولی 3.9 240 صفحۀ 58 در موندو نانْ تازه است شرابْ کهنه و مردمْ سرزنده. 0 0 -نازنین 1404/4/3 آدم خواران ژان تولی 3.9 240 صفحۀ 42 واقعیتْ سخت تلخ بود. 0 2 -نازنین 1404/4/3 آدم خواران ژان تولی 3.9 240 صفحۀ 32 آه از آن چهره ها، از آن فریاد ها، از آن بوی گند. 0 3 -نازنین 1404/4/3 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.2 61 صفحۀ 39 انگار یک ملیون فریاد توی سینه ام گیر کرده اما ناچارم در سینه ام نگه دارم چون چه فایدهای دارد فریاد بزنی وقتی فریادر سی نیست و اینجا هیچکس هرگز صدایم را نخواهد شنید . 0 1 -نازنین 1404/4/3 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.2 61 صفحۀ 14 فکر و خیال هایم جنگی تمام عیار علیه خودم به راه می اندازند. 0 1 -نازنین 1404/4/3 شعله ورم کن جلد 3 طاهره مافی 4.5 47 صفحۀ 171 باید دیوار هایی که به دور خودم کشیده ام خراب کنم. 0 1 -نازنین 1404/4/3 شعله ورم کن جلد 3 طاهره مافی 4.5 47 صفحۀ 217 چهره اش تصویر دنیایی از درد است. 0 3 -نازنین 1404/4/3 شعله ورم کن جلد 3 طاهره مافی 4.5 47 صفحۀ 230 ارتباط خونی به تنهایی نمیتواند باعث صمیمیت بین دو طرف شود . این را من بهتر از همه میدانم . 0 3 -نازنین 1404/4/3 شعله ورم کن جلد 3 طاهره مافی 4.5 47 صفحۀ 241 کار جهان ما از بازسازی گذشته،اما هنوز میشه نجاتش داد . 0 2 -نازنین 1404/4/3 شعله ورم کن جلد 3 طاهره مافی 4.5 47 صفحۀ 282 نجوا میکند:«میدونی،کل دنیا داره میاد سر وقتمون.» سرم را عقب میبرم. در چشمانش نگاه میکنم. «بیصبرانه منتظرم ببینم چیکار میخواهند بکنند.» 0 1 -نازنین 1404/4/3 شعله ورم کن جلد 3 طاهره مافی 4.5 47 صفحۀ 51 «اگر از حریفت اطلاعات کافی نداشته باشی،یا بدتر از اون، حرفیت رو دست کم بگیری حتما میبازی.» 0 2