بریدههای کتاب •آکانه• •آکانه• 14 ساعت پیش سه شنبه ها با موری میچ آلبوم 3.7 184 صفحۀ 41 موری پرسید: آیا کسی را پیدا کردهای که بتوانی او را رازدار خودت قرار دهی؟ آیا بدون هیچ توقعی به جامعهی خود حاضری خدمت کنی؟ آیا با خودت آشتی هستی و آرامش داری؟ آیا سعی میکنی تا آنجا که میتوانی همان کسی باشی که باید باشی؟ 0 6 •آکانه• 1404/5/24 مسئله ی اسپینوزا اروین دی. یالوم 4.3 47 صفحۀ 425 بنتو زیر لب گفت: _آروم باش. فقط به این لحظه فکر کن. انرژیتو برای چیزی که نمیتونی کنترل کنی هدر نده؛ تو نمیتونی گذشته رو کنترل کنی. تو میترسی چون تصور میکنی این اتفاقاتِ گذشته، حالا اتفاق میوفته. ولی هیچکدام از این فرمولهای خوب نمیتوانستند ضربان قلبش را کند کنند. 0 30 •آکانه• 1404/5/2 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.6 63 صفحۀ 124 تو هیچ چیز یاد نگرفتی؟ حتی با نزدیک شدنِ مرگ؟!...دست بردار از این فکر که تمام مدت مزاحمی؛ که شخص کنارت رو اذیت میکنی. اگه مردم از تو خوششون نیاد، میتونن اعتراض کنن. اگه شهامت اعتراض کردن ندارن، مشکل خودشونه! 0 6 •آکانه• 1404/4/17 حرف هایی که کاش میگفتم کیتلین کلی 3.6 6 صفحۀ 120 زمانی که آنها را نوشتم، برایم مُشتی "نشخوار فکری" بودند اما به حقیقت تبدیل شدند. 0 32 •آکانه• 1404/4/10 واژه ها در آتش جنیفرای. نیلسن 4.5 18 صفحۀ 263 _من بین این سربازها هیچ قدرتی ندارم. نمیتونم نجاتت بدم. _شاید نداشتن قدرت اولین قدم برای نجات خودت باشه. 2 28 •آکانه• 1404/4/9 دایی جان ناپلئون ایرج پزشکزاد 4.1 125 صفحۀ 187 0 9 •آکانه• 1404/4/9 واژه ها در آتش جنیفرای. نیلسن 4.5 18 صفحۀ 202 کلمههایی که چند ماه پیش نمیتوانستم بخوانمشان. اما دیگر لابهلایشان به پرواز درمیآمدم. 0 28 •آکانه• 1404/4/8 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 462 صفحۀ 349 0 28 •آکانه• 1404/4/7 واژه ها در آتش جنیفرای. نیلسن 4.5 18 صفحۀ 150 _چرا میخواین به یه زبان غیرقانونی دعا بخونین؟ خیال میکنین اگه به زبون من دعا کنین، خدای شما صداتون رو نمیشنوه؟ بعد آن کتاب را هم به دل آتش انداخت. 0 2 •آکانه• 1404/4/3 واژه ها در آتش جنیفرای. نیلسن 4.5 18 صفحۀ 73 _((چطور میشه ملتی رو نابود کرد؟ فرهنگشون رو ازشون بگیر. چطور میشه چنین کاری کرد؟ باید زبانشون رو بگیری، تاریخ و هویتشون رو بگیری. چطور این کار رو میکنی؟)) _((کتابهاشون رو ممنوع میکنی...)) 0 8 •آکانه• 1404/4/1 واژه ها در آتش جنیفرای. نیلسن 4.5 18 صفحۀ 45 ((هیچوقت نزدیک مرز نشو.)): این یکی از قوانین دیگر پدرم بود. تنها آدمهایی که آنجا بودند یا با قانون درافتاده بودند یا بدتر از آن، خود قانون بودند. 0 9 •آکانه• 1404/3/18 صدای پایین پله ها لینوود بارکلی 3.4 8 صفحۀ 406 اما او بهتر از هرکسی میدانست که همیشه در مواقع اضطراری نباید به احساست گوش دهی. گاهی اوقات آن احساسات فقط براساس غریزه عمل میکنند؛ و غریزهی آنا کمک به دیگران بود. او زندگیاش را به کمک کردن اختصاص داده بود... 0 4 •آکانه• 1404/2/16 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 462 صفحۀ 272 0 32 •آکانه• 1403/12/28 حرف هایی که کاش میگفتم کیتلین کلی 3.6 6 صفحۀ 29 I was an ocean...full of depth and beauty but you were afraid of the sharks. 0 7 •آکانه• 1403/12/6 تسلیم نشو یومی چانگ جسیکا کیم 4.4 26 صفحۀ 143 من همیشه عادت دارم که نامرئی باشم و فرار کنم. (::: 0 16
بریدههای کتاب •آکانه• •آکانه• 14 ساعت پیش سه شنبه ها با موری میچ آلبوم 3.7 184 صفحۀ 41 موری پرسید: آیا کسی را پیدا کردهای که بتوانی او را رازدار خودت قرار دهی؟ آیا بدون هیچ توقعی به جامعهی خود حاضری خدمت کنی؟ آیا با خودت آشتی هستی و آرامش داری؟ آیا سعی میکنی تا آنجا که میتوانی همان کسی باشی که باید باشی؟ 0 6 •آکانه• 1404/5/24 مسئله ی اسپینوزا اروین دی. یالوم 4.3 47 صفحۀ 425 بنتو زیر لب گفت: _آروم باش. فقط به این لحظه فکر کن. انرژیتو برای چیزی که نمیتونی کنترل کنی هدر نده؛ تو نمیتونی گذشته رو کنترل کنی. تو میترسی چون تصور میکنی این اتفاقاتِ گذشته، حالا اتفاق میوفته. ولی هیچکدام از این فرمولهای خوب نمیتوانستند ضربان قلبش را کند کنند. 0 30 •آکانه• 1404/5/2 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.6 63 صفحۀ 124 تو هیچ چیز یاد نگرفتی؟ حتی با نزدیک شدنِ مرگ؟!...دست بردار از این فکر که تمام مدت مزاحمی؛ که شخص کنارت رو اذیت میکنی. اگه مردم از تو خوششون نیاد، میتونن اعتراض کنن. اگه شهامت اعتراض کردن ندارن، مشکل خودشونه! 0 6 •آکانه• 1404/4/17 حرف هایی که کاش میگفتم کیتلین کلی 3.6 6 صفحۀ 120 زمانی که آنها را نوشتم، برایم مُشتی "نشخوار فکری" بودند اما به حقیقت تبدیل شدند. 0 32 •آکانه• 1404/4/10 واژه ها در آتش جنیفرای. نیلسن 4.5 18 صفحۀ 263 _من بین این سربازها هیچ قدرتی ندارم. نمیتونم نجاتت بدم. _شاید نداشتن قدرت اولین قدم برای نجات خودت باشه. 2 28 •آکانه• 1404/4/9 دایی جان ناپلئون ایرج پزشکزاد 4.1 125 صفحۀ 187 0 9 •آکانه• 1404/4/9 واژه ها در آتش جنیفرای. نیلسن 4.5 18 صفحۀ 202 کلمههایی که چند ماه پیش نمیتوانستم بخوانمشان. اما دیگر لابهلایشان به پرواز درمیآمدم. 0 28 •آکانه• 1404/4/8 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 462 صفحۀ 349 0 28 •آکانه• 1404/4/7 واژه ها در آتش جنیفرای. نیلسن 4.5 18 صفحۀ 150 _چرا میخواین به یه زبان غیرقانونی دعا بخونین؟ خیال میکنین اگه به زبون من دعا کنین، خدای شما صداتون رو نمیشنوه؟ بعد آن کتاب را هم به دل آتش انداخت. 0 2 •آکانه• 1404/4/3 واژه ها در آتش جنیفرای. نیلسن 4.5 18 صفحۀ 73 _((چطور میشه ملتی رو نابود کرد؟ فرهنگشون رو ازشون بگیر. چطور میشه چنین کاری کرد؟ باید زبانشون رو بگیری، تاریخ و هویتشون رو بگیری. چطور این کار رو میکنی؟)) _((کتابهاشون رو ممنوع میکنی...)) 0 8 •آکانه• 1404/4/1 واژه ها در آتش جنیفرای. نیلسن 4.5 18 صفحۀ 45 ((هیچوقت نزدیک مرز نشو.)): این یکی از قوانین دیگر پدرم بود. تنها آدمهایی که آنجا بودند یا با قانون درافتاده بودند یا بدتر از آن، خود قانون بودند. 0 9 •آکانه• 1404/3/18 صدای پایین پله ها لینوود بارکلی 3.4 8 صفحۀ 406 اما او بهتر از هرکسی میدانست که همیشه در مواقع اضطراری نباید به احساست گوش دهی. گاهی اوقات آن احساسات فقط براساس غریزه عمل میکنند؛ و غریزهی آنا کمک به دیگران بود. او زندگیاش را به کمک کردن اختصاص داده بود... 0 4 •آکانه• 1404/2/16 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 462 صفحۀ 272 0 32 •آکانه• 1403/12/28 حرف هایی که کاش میگفتم کیتلین کلی 3.6 6 صفحۀ 29 I was an ocean...full of depth and beauty but you were afraid of the sharks. 0 7 •آکانه• 1403/12/6 تسلیم نشو یومی چانگ جسیکا کیم 4.4 26 صفحۀ 143 من همیشه عادت دارم که نامرئی باشم و فرار کنم. (::: 0 16