بریده کتابهای معصومه شاکری معصومه شاکری 4 روز پیش عطاری گمشده سارا پنر 3.9 12 صفحۀ 328 این شیشه به من آموخته بود که حقایق بزرگ هیچ گاه آشکار نیستند،بلکه باید کشف شان کنیم.. 0 1 معصومه شاکری 1403/9/22 بیست سال و سه روز: شهید سیدمصطفی موسوی سمانه خاکبازان 4.4 17 صفحۀ 125 دکتر شریعتی یه جمله قشنگ داره میگه: حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود؛اما افسوس که بجای افکارش،زخم های تنش را به ما نشان دادند و بزرگترین درد او را بی آبی عنوان کردند.. 0 3 معصومه شاکری 1403/9/22 بیست سال و سه روز: شهید سیدمصطفی موسوی سمانه خاکبازان 4.4 17 صفحۀ 162 مدام میگفتی چمران گفته: رقص مرگ در برابر من زیباست...بابات میگفت مگه مردن چه زیبایی داره؟ میگفتی حتما یه زیبایی داره که چمران گفته.... 0 3 معصومه شاکری 1403/5/23 راض بابا: خاطرات شهیده راضیه کشاورز طاهره کوهکن 4.3 31 صفحۀ 84 کاشکی هیچ وقت حضور امام زمان را ندیده نگیریم و از محضرش غایب نشویم، چرا که غیبت از ماست و حضور او همیشگی است... 0 3 معصومه شاکری 1403/4/30 تنها گریه کن: روایت زندگی اشرف سادات منتظری مادر شهید محمد معماریان اکرم اسلامی 4.7 220 صفحۀ 214 اگر از قبل بخواهی به بعضی چیزها فکر کنی یقین داری که نمیتوانی تحملشان کنی، ولی سربزنگاه خدایک طوری به بنده اش قدرت وآرامش میدهد که حسابش از دست من و شما خارج است.... 0 1 معصومه شاکری 1403/4/30 تنها گریه کن: روایت زندگی اشرف سادات منتظری مادر شهید محمد معماریان اکرم اسلامی 4.7 220 صفحۀ 214 اگر از قبل بخواهی به بعضی چیزها فکر کنی یقین داری که نمیتوانی تحملشان کنی، ولی سربزنگاه خدایک طوری به بنده اش قدرت وآرامش میدهد که حسابش از دست من و شما خارج است.... 0 2 معصومه شاکری 1403/3/30 به مجنون گفتم زنده بمان: مهدی باکری جلد 2 فرهاد خضری 4.5 4 صفحۀ 110 خودش یک بار گفت: اگر میخواهی بگویی مظلوم واقع شده ای و حقت دارد پایمال می شود فقط با کارهات به همه بگو، نه با فریاد.... 0 1 معصومه شاکری 1403/3/28 مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است فردریک بکمن 4.2 50 صفحۀ 242 بزرگترین توانایی مرگ میراندن آدم ها نیست، بزرگترین توانایی اش این است که می تواند کاری کند بازمانده ها آرزو کنند زندگی شان متوقف شود... 0 1 معصومه شاکری 1403/3/19 عصرهای کریسکان؛ خاطرات امیر سعیدزاده کیانوش گلزارراغب 4.4 55 صفحۀ 168 اسلحه شجاعت میاره اما امنیت نه 0 6 معصومه شاکری 1403/3/19 روباه و انگور: ازوپ (کمدی یونانی در سه پرده) گیلیوم فیگیردو 5.0 1 صفحۀ 87 تنبیه بدنی باعث تحقیر روح میشه... مردم راحت دروغ رو باور میکنن و حقیقت رو به ندرت 0 2 معصومه شاکری 1403/3/19 خیانت اینشتین اریک امانوئل اشمیت 3.4 3 صفحۀ 79 در زندگیم سه تحقیر بزرگ رو شناختم: بیماری، سالخوردگی و جهل. خوشبختانه چیزی وجود داره که به هرسه پیروز میشه. اون چیه؟...... مرگ 0 2 معصومه شاکری 1403/3/19 خیانت اینشتین اریک امانوئل اشمیت 3.4 3 صفحۀ 80 انیشتین: من مبارزه کردم تا از شر جنگ خلاص شیم و این هم نتیجش شد، صلحی که اسمش جنگ سرده! صلح دائمی به کمک ترس دائمی. 0 35 معصومه شاکری 1403/3/14 ترکه انار عباس جهانگیریان 2.5 1 صفحۀ 35 در حاشیه کویر، اگر رنگ و بوی خاک به خودنگیری ، زمین با تو غریبی میکند و آسمان روی از تو بر می گرداند... 0 1 معصومه شاکری 1403/3/14 مغازه خودکشی ژان تولی 3.3 384 صفحۀ 57 آلن از بالای پله ها نظر داد، گفت: بابا چرا به جای لعنت فرستادن به تاریکی یه چراغ روشن نمیکنی؟ 0 0 معصومه شاکری 1403/3/13 توجیه المسائل کربلا: توجیه ها و بهانه هایی برای با حسین (ع) نبودن سیدعلی اصغر علوی 3.8 10 صفحۀ 96 آری نماز با امام خواندن به حکم دیانت و شمشیر بر امام کشیدن به حکم سیاست در منطق اولیه حر که دین را جدای از سیاست می داند، قابل توجیه است. اما حری که به حقیقت عاشورا رسیده است راهی برای توجیه این دوگانگی نمی یابد. در منطق عاشورا سیاست عین دیانت است و دیانت هم عین سیاست 0 1 معصومه شاکری 1403/3/13 از چیزی نمی ترسیدم: زندگی نامه خودنوشت قاسم سلیمانی 1335 تا 1357 قاسم سلیمانی 4.5 149 صفحۀ 67 ترس از کتک خوردن و شکنجه در من فروریخته بود فکر می کردم هرچه باید بشود شد با هر ضربه و لگدی کلمه خمینی در عمق وجود من حک شد 0 2 معصومه شاکری 1403/3/13 به مجنون گفتم زنده بمان: کتاب همت جلد 3 فرهاد خضری 4.4 9 صفحۀ 41 تو از طریق همین چشم هایت شهید میشوی ابراهیم... ابراهیم چشم های زیبایی داشت خودش هم میدانست شاید به خاطر همین بود هیچ وقت نمیگذاشت آرام بماند. یا سرخ از اشک و دعا و توبه بود یا سرخ از خستگی روزها جنگیدن و نخوابیدن... 0 0 معصومه شاکری 1403/3/13 تو که آن بالا نشستی: کتاب زین الدین جلد 5 احمد جبل عاملی 4.5 5 صفحۀ 110 حاج آقا حالا اگه مجید نباشه و مهدی باشه چی؟ گفتم:من هردوتا پسرم رو فرستادم در راه خدا بجنگن. وقتی که فرستادم شون دست از هردوتاشون شستم. حالا هرچی خدا مقدر کنه، ما تسلیمیم. گفت: حاج آقا، خدا هر دوتاشون رو ازتون قبول کرده.. 0 1 معصومه شاکری 1403/3/13 تو شهید نمی شوی: حیات جاودانه شهید محمودرضا بیضایی به روایت برادر احمدرضا بیضائی 4.5 4 صفحۀ 71 گفتم شیعه های ایران کجای کار هستند؟گفت: شیعه های ایران هیچ جای دنیا گیر نمی آیند 0 6 معصومه شاکری 1403/3/13 قلب سگی میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف 3.9 49 صفحۀ 83 سگ فین فین کنان گفت: از اینجا به سراغ هیچ نوع آزادی نمی روم. عادت کرده ام و اصلا آزادی یعنی چه؟دود است و سراب و صحنه سازی......... هذیان این دموکرات های نگون بخت است.... 0 1
بریده کتابهای معصومه شاکری معصومه شاکری 4 روز پیش عطاری گمشده سارا پنر 3.9 12 صفحۀ 328 این شیشه به من آموخته بود که حقایق بزرگ هیچ گاه آشکار نیستند،بلکه باید کشف شان کنیم.. 0 1 معصومه شاکری 1403/9/22 بیست سال و سه روز: شهید سیدمصطفی موسوی سمانه خاکبازان 4.4 17 صفحۀ 125 دکتر شریعتی یه جمله قشنگ داره میگه: حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود؛اما افسوس که بجای افکارش،زخم های تنش را به ما نشان دادند و بزرگترین درد او را بی آبی عنوان کردند.. 0 3 معصومه شاکری 1403/9/22 بیست سال و سه روز: شهید سیدمصطفی موسوی سمانه خاکبازان 4.4 17 صفحۀ 162 مدام میگفتی چمران گفته: رقص مرگ در برابر من زیباست...بابات میگفت مگه مردن چه زیبایی داره؟ میگفتی حتما یه زیبایی داره که چمران گفته.... 0 3 معصومه شاکری 1403/5/23 راض بابا: خاطرات شهیده راضیه کشاورز طاهره کوهکن 4.3 31 صفحۀ 84 کاشکی هیچ وقت حضور امام زمان را ندیده نگیریم و از محضرش غایب نشویم، چرا که غیبت از ماست و حضور او همیشگی است... 0 3 معصومه شاکری 1403/4/30 تنها گریه کن: روایت زندگی اشرف سادات منتظری مادر شهید محمد معماریان اکرم اسلامی 4.7 220 صفحۀ 214 اگر از قبل بخواهی به بعضی چیزها فکر کنی یقین داری که نمیتوانی تحملشان کنی، ولی سربزنگاه خدایک طوری به بنده اش قدرت وآرامش میدهد که حسابش از دست من و شما خارج است.... 0 1 معصومه شاکری 1403/4/30 تنها گریه کن: روایت زندگی اشرف سادات منتظری مادر شهید محمد معماریان اکرم اسلامی 4.7 220 صفحۀ 214 اگر از قبل بخواهی به بعضی چیزها فکر کنی یقین داری که نمیتوانی تحملشان کنی، ولی سربزنگاه خدایک طوری به بنده اش قدرت وآرامش میدهد که حسابش از دست من و شما خارج است.... 0 2 معصومه شاکری 1403/3/30 به مجنون گفتم زنده بمان: مهدی باکری جلد 2 فرهاد خضری 4.5 4 صفحۀ 110 خودش یک بار گفت: اگر میخواهی بگویی مظلوم واقع شده ای و حقت دارد پایمال می شود فقط با کارهات به همه بگو، نه با فریاد.... 0 1 معصومه شاکری 1403/3/28 مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است فردریک بکمن 4.2 50 صفحۀ 242 بزرگترین توانایی مرگ میراندن آدم ها نیست، بزرگترین توانایی اش این است که می تواند کاری کند بازمانده ها آرزو کنند زندگی شان متوقف شود... 0 1 معصومه شاکری 1403/3/19 عصرهای کریسکان؛ خاطرات امیر سعیدزاده کیانوش گلزارراغب 4.4 55 صفحۀ 168 اسلحه شجاعت میاره اما امنیت نه 0 6 معصومه شاکری 1403/3/19 روباه و انگور: ازوپ (کمدی یونانی در سه پرده) گیلیوم فیگیردو 5.0 1 صفحۀ 87 تنبیه بدنی باعث تحقیر روح میشه... مردم راحت دروغ رو باور میکنن و حقیقت رو به ندرت 0 2 معصومه شاکری 1403/3/19 خیانت اینشتین اریک امانوئل اشمیت 3.4 3 صفحۀ 79 در زندگیم سه تحقیر بزرگ رو شناختم: بیماری، سالخوردگی و جهل. خوشبختانه چیزی وجود داره که به هرسه پیروز میشه. اون چیه؟...... مرگ 0 2 معصومه شاکری 1403/3/19 خیانت اینشتین اریک امانوئل اشمیت 3.4 3 صفحۀ 80 انیشتین: من مبارزه کردم تا از شر جنگ خلاص شیم و این هم نتیجش شد، صلحی که اسمش جنگ سرده! صلح دائمی به کمک ترس دائمی. 0 35 معصومه شاکری 1403/3/14 ترکه انار عباس جهانگیریان 2.5 1 صفحۀ 35 در حاشیه کویر، اگر رنگ و بوی خاک به خودنگیری ، زمین با تو غریبی میکند و آسمان روی از تو بر می گرداند... 0 1 معصومه شاکری 1403/3/14 مغازه خودکشی ژان تولی 3.3 384 صفحۀ 57 آلن از بالای پله ها نظر داد، گفت: بابا چرا به جای لعنت فرستادن به تاریکی یه چراغ روشن نمیکنی؟ 0 0 معصومه شاکری 1403/3/13 توجیه المسائل کربلا: توجیه ها و بهانه هایی برای با حسین (ع) نبودن سیدعلی اصغر علوی 3.8 10 صفحۀ 96 آری نماز با امام خواندن به حکم دیانت و شمشیر بر امام کشیدن به حکم سیاست در منطق اولیه حر که دین را جدای از سیاست می داند، قابل توجیه است. اما حری که به حقیقت عاشورا رسیده است راهی برای توجیه این دوگانگی نمی یابد. در منطق عاشورا سیاست عین دیانت است و دیانت هم عین سیاست 0 1 معصومه شاکری 1403/3/13 از چیزی نمی ترسیدم: زندگی نامه خودنوشت قاسم سلیمانی 1335 تا 1357 قاسم سلیمانی 4.5 149 صفحۀ 67 ترس از کتک خوردن و شکنجه در من فروریخته بود فکر می کردم هرچه باید بشود شد با هر ضربه و لگدی کلمه خمینی در عمق وجود من حک شد 0 2 معصومه شاکری 1403/3/13 به مجنون گفتم زنده بمان: کتاب همت جلد 3 فرهاد خضری 4.4 9 صفحۀ 41 تو از طریق همین چشم هایت شهید میشوی ابراهیم... ابراهیم چشم های زیبایی داشت خودش هم میدانست شاید به خاطر همین بود هیچ وقت نمیگذاشت آرام بماند. یا سرخ از اشک و دعا و توبه بود یا سرخ از خستگی روزها جنگیدن و نخوابیدن... 0 0 معصومه شاکری 1403/3/13 تو که آن بالا نشستی: کتاب زین الدین جلد 5 احمد جبل عاملی 4.5 5 صفحۀ 110 حاج آقا حالا اگه مجید نباشه و مهدی باشه چی؟ گفتم:من هردوتا پسرم رو فرستادم در راه خدا بجنگن. وقتی که فرستادم شون دست از هردوتاشون شستم. حالا هرچی خدا مقدر کنه، ما تسلیمیم. گفت: حاج آقا، خدا هر دوتاشون رو ازتون قبول کرده.. 0 1 معصومه شاکری 1403/3/13 تو شهید نمی شوی: حیات جاودانه شهید محمودرضا بیضایی به روایت برادر احمدرضا بیضائی 4.5 4 صفحۀ 71 گفتم شیعه های ایران کجای کار هستند؟گفت: شیعه های ایران هیچ جای دنیا گیر نمی آیند 0 6 معصومه شاکری 1403/3/13 قلب سگی میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف 3.9 49 صفحۀ 83 سگ فین فین کنان گفت: از اینجا به سراغ هیچ نوع آزادی نمی روم. عادت کرده ام و اصلا آزادی یعنی چه؟دود است و سراب و صحنه سازی......... هذیان این دموکرات های نگون بخت است.... 0 1