بریده‌های کتاب 🇮🇷 • خاوَردُخت •🇵🇸

از خداوند وسیله کار را نخواهید ، خودِ کار را بخواهید. زیرا ممکن است خداوند از وسیله ی دیگری که به فکر و ذهن ما نمی آید ،کاری را برای ما محقق سازد. مثلا از خداوند توفیق زیارت حج را بخواهید،اما نگویید:خدایا مالی به من بده تا به مکه بروم،چون خداوند گاهی سبب را به گونه ای قرار می دهد که ما فکر آن را نمی کردیم.

کار دل بود و کسی به عقل محل نمی گذاشت

بر اساس بند الفِ انقلاب ایدئولوژیک،تمام افراد متاهل موظف به طلاق از همسران خود شدند. رجوی وجود خانواده را موجب انفصال روابط تشکیلاتی اعضا می‌دانست، زیرا از نظر او کانون خانواده عاملی در برابر مهار اعضا و شستشوی مغزی آن ها بود.

آزادی و حریتی كه از انگليس مایه بگيرد و نغمه ی آن از حلقوم فراماسون ها بيرون بياید، آزادی نيست، بلكه طعمه ای است برای ربودن آزادی!! این چه آزادی است كه هر بی سروبی پایی در سایه ی آن می تواند به تمام مقدسات ميليون ها نفوس ایرانی جسارت كند....

پیرو خط امام بودن در قاموس ضد انقلاب و خط نفاق و التقاط، بزرگترین جرم است. جرمی که سزایش‌ خون است ،ترور است!

...آتش بسی در بین آتش بس‌های متعدد که این هم هر ازگاهی با یک حمله دیگر اسرائیلی‌‌ها نقض می شد.

...چهارده سالگیِ نادانی که خوب می‌دانست چطور شاد باشد..

.... بمیرم،این گزارش خط به خط خون است و خاکستر بمیرم لحظه دندان به هم ساییدنِ حیدر ....

صدای محزون سجاد (ع) دلت را به درد می آورد《بدمردمانی هستید! ای امتی که حرمت جدمان را درباره ما نگاه نداشتید!خدا سرزمین تان را سیراب نسازد! آیا این شمایید که برما می‌گریید؟پس چه کسی ما را کشته است؟!》

همان ها که برای اولین بار بمب اتم را روی دو شهر هیروشیما وناکازاکی انداختند قطع نامه در محکومیت ایران صادر می‌کردند. ایرانی که خود قربانی سلاح های کشتار جمعی شیمیایی بود. (اشاره به واقعه غیر انسانی حلبچه و....)

"بالاخره یه روزی ما اسرائیل رو شکست می دیم شاید من نباشم، ولی شیعه ، اسرائیل را نابود می‌کند. " _شهید حسن تهرانی مقدم

جنگ بود، ولی زندگی ادامه داشت. یک لحظه شادی بود و لحظه ی دیگر غم.

دانش پژوهی بر هر مسلمانی واجب است و همه چیز ، حتی ماهیان دریا برای دانش پژوه آمرزش می طلبند.

:(( فهمیدم! هرکس قاعده ای برای بازی خودش دارد! دیگر برایتان مهم نیست که خدا کجای این قاعده قرار می گیرد! ))

زشت ها بزرگترین حق را بر گردن زیباها دارند. اگر زشت ها نبودند، زیباها جلوه و رونق نداشتند. اینان معنا ومفهوم خود را از آنان گرفته اند. اگر همه یکسان بودند ، نه تحرکی بود و نه کششی و نه جنبشی و نه عشقی و نه غزلی و .....

ولی من میخوام بقیه زندگیم رو بفهمم چه جوری میگذره... به درک که میگذره، اقلاً بفهمم چه جوری می گذره...