بریدههای کتاب Sh Sh دیروز کتاب دزد مارکوس زوساک 3.9 61 صفحۀ 78 و مثل اکثر بدبختیها، همه چیز با یک خوشبختی ظاهری شروع شد. 0 1 Sh دیروز کتاب دزد مارکوس زوساک 3.9 61 صفحۀ 74 پسر، دیوانه ای بود که خودش را با زغال سیاه کرد و دنیا را شکست داد. دختر، کتاب میدزدید، ولی کلمه نداشت. خیالتان راحت باشد، چون کلمات در راه بودند و وقتی میرسیدند، لیزل آن ها را مثل ابرها در دستش میگرفت و میچلاند و چیزی مثل باران میساخت. 0 2 Sh 1404/4/9 جنگ چکاوک ها هیلاری مکی 3.8 5 صفحۀ 68 + من رو به دوستت معرفی کن - خب، اون بونینگتونه. بونرز. سایمون یا همچین چیزی. و این هم پسرعموی منه. روپرت. پنروز. رزی. 0 1 Sh 1404/4/9 جنگ چکاوک ها هیلاری مکی 3.8 5 صفحۀ 240 شانه غریبه ای که ایستاده بود را گرفت و پرسید :<< اینها همهش خوابه ؟ >> و آن غریبه به او اطمینان داد که همین طور است. 0 1 Sh 1404/4/9 جنگ چکاوک ها هیلاری مکی 3.8 5 صفحۀ 228 چیزی هست که مثل اونموقعها مونده باشه ؟ تو خودت همون کلاری ای هستی که پروانه نقاشی میکرد و میفرستاد ؟ یا تو هم دود شدی و رفتی هوا ؟ 0 2 Sh 1404/4/8 مغازه جادویی جیمزرابرت داتی 3.7 91 صفحۀ 175 صبحی با ارزش ۷۵ میلیون دلار از خواب بیدار شدم. درواقع، چنین پولی را در دست نداشتم. اصلا این مقدار پول را نه دیده بودم و نه شمرده بودم اما این رقم در مکانی حتی قدرتمند تر از هر بانکی وجود داشت، در ذهن من. 0 1 Sh 1404/4/8 مغازه جادویی جیمزرابرت داتی 3.7 91 صفحۀ 142 - کی به شما حق میده رویاهای مردم رو نابود کنین؟ 0 1 Sh 1404/4/8 بدون مرز جون باوئر 4.1 3 صفحۀ 76 + دارم چرت میزنم. - چشم هات بازن و داری حرف میزنی. + عقاب ها هیچوقت چشم هاشون رو نمیبندن. 0 1 Sh 1404/4/8 بدون مرز جون باوئر 4.1 3 صفحۀ 252 یک دهم ثانیه طول میکشد تا چیزی بهش بگویم که کلا اعصابش را خرد کند. نگاهم میکند. << چی شده ؟ >> << مثل دخترها بازی نکن. >> 0 1 Sh 1404/4/8 بدون مرز جون باوئر 4.1 3 صفحۀ 206 - کلمه محبوبم .... اوج گرفتن 0 1 Sh 1404/4/8 بدون مرز جون باوئر 4.1 3 صفحۀ 138 همه انسان ها در خواب شبیه همند. 0 1 Sh 1404/4/4 بیگانه آلبر کامو 4.0 284 صفحۀ 119 تمام آدم های سالم کمابیش مرگ عزیزانشان را آرزو می کنند. 0 3 Sh 1404/3/4 من جوکم: یک داستان نوجوانانه کریس گرابنستاین 3.7 11 صفحۀ 61 - خب، می خوام از خودم براتون بگم؛ جیمی گریم، کمدین سرپایی، اونم از نوع نشسته اش! ببینم، می تونین باهاش کنار بیاین؟ اینکه یه نفر کمدی سرپایی رو نشستنکی اجرا کنه؟ بعضی ها باهاش کنار میان، بعضی ها هم نه. راستش من خودمم بعضی وقت ها نمی تونم با این قضیه کنار بیام. مثلا صبح به صبح که بیدار می شم و خودم رو توی آینه می بینم. 0 4 Sh 1404/3/4 بدون مرز جون باوئر 4.1 3 صفحۀ 2 -امیدوار بودن کلی انرژی از آدم می گیرد. مردم به این چیزها فکر نمی کنند. 0 3 Sh 1404/3/4 شگفتی! آر.جی. پالاسیو 4.5 90 صفحۀ 2 -اما او خیلی چیزها در دل دارد و من نمیدانم کدامشان را آرزو کرده ... 0 4
بریدههای کتاب Sh Sh دیروز کتاب دزد مارکوس زوساک 3.9 61 صفحۀ 78 و مثل اکثر بدبختیها، همه چیز با یک خوشبختی ظاهری شروع شد. 0 1 Sh دیروز کتاب دزد مارکوس زوساک 3.9 61 صفحۀ 74 پسر، دیوانه ای بود که خودش را با زغال سیاه کرد و دنیا را شکست داد. دختر، کتاب میدزدید، ولی کلمه نداشت. خیالتان راحت باشد، چون کلمات در راه بودند و وقتی میرسیدند، لیزل آن ها را مثل ابرها در دستش میگرفت و میچلاند و چیزی مثل باران میساخت. 0 2 Sh 1404/4/9 جنگ چکاوک ها هیلاری مکی 3.8 5 صفحۀ 68 + من رو به دوستت معرفی کن - خب، اون بونینگتونه. بونرز. سایمون یا همچین چیزی. و این هم پسرعموی منه. روپرت. پنروز. رزی. 0 1 Sh 1404/4/9 جنگ چکاوک ها هیلاری مکی 3.8 5 صفحۀ 240 شانه غریبه ای که ایستاده بود را گرفت و پرسید :<< اینها همهش خوابه ؟ >> و آن غریبه به او اطمینان داد که همین طور است. 0 1 Sh 1404/4/9 جنگ چکاوک ها هیلاری مکی 3.8 5 صفحۀ 228 چیزی هست که مثل اونموقعها مونده باشه ؟ تو خودت همون کلاری ای هستی که پروانه نقاشی میکرد و میفرستاد ؟ یا تو هم دود شدی و رفتی هوا ؟ 0 2 Sh 1404/4/8 مغازه جادویی جیمزرابرت داتی 3.7 91 صفحۀ 175 صبحی با ارزش ۷۵ میلیون دلار از خواب بیدار شدم. درواقع، چنین پولی را در دست نداشتم. اصلا این مقدار پول را نه دیده بودم و نه شمرده بودم اما این رقم در مکانی حتی قدرتمند تر از هر بانکی وجود داشت، در ذهن من. 0 1 Sh 1404/4/8 مغازه جادویی جیمزرابرت داتی 3.7 91 صفحۀ 142 - کی به شما حق میده رویاهای مردم رو نابود کنین؟ 0 1 Sh 1404/4/8 بدون مرز جون باوئر 4.1 3 صفحۀ 76 + دارم چرت میزنم. - چشم هات بازن و داری حرف میزنی. + عقاب ها هیچوقت چشم هاشون رو نمیبندن. 0 1 Sh 1404/4/8 بدون مرز جون باوئر 4.1 3 صفحۀ 252 یک دهم ثانیه طول میکشد تا چیزی بهش بگویم که کلا اعصابش را خرد کند. نگاهم میکند. << چی شده ؟ >> << مثل دخترها بازی نکن. >> 0 1 Sh 1404/4/8 بدون مرز جون باوئر 4.1 3 صفحۀ 206 - کلمه محبوبم .... اوج گرفتن 0 1 Sh 1404/4/8 بدون مرز جون باوئر 4.1 3 صفحۀ 138 همه انسان ها در خواب شبیه همند. 0 1 Sh 1404/4/4 بیگانه آلبر کامو 4.0 284 صفحۀ 119 تمام آدم های سالم کمابیش مرگ عزیزانشان را آرزو می کنند. 0 3 Sh 1404/3/4 من جوکم: یک داستان نوجوانانه کریس گرابنستاین 3.7 11 صفحۀ 61 - خب، می خوام از خودم براتون بگم؛ جیمی گریم، کمدین سرپایی، اونم از نوع نشسته اش! ببینم، می تونین باهاش کنار بیاین؟ اینکه یه نفر کمدی سرپایی رو نشستنکی اجرا کنه؟ بعضی ها باهاش کنار میان، بعضی ها هم نه. راستش من خودمم بعضی وقت ها نمی تونم با این قضیه کنار بیام. مثلا صبح به صبح که بیدار می شم و خودم رو توی آینه می بینم. 0 4 Sh 1404/3/4 بدون مرز جون باوئر 4.1 3 صفحۀ 2 -امیدوار بودن کلی انرژی از آدم می گیرد. مردم به این چیزها فکر نمی کنند. 0 3 Sh 1404/3/4 شگفتی! آر.جی. پالاسیو 4.5 90 صفحۀ 2 -اما او خیلی چیزها در دل دارد و من نمیدانم کدامشان را آرزو کرده ... 0 4