بریدههای کتاب بهار .ص بهار .ص 1402/10/19 جنایات و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 183 صفحۀ 42 0 0 بهار .ص 1402/10/19 جنایات و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 183 صفحۀ 28 می اندیشم مردم از چه چیزی بیشتر میترسند؛ آنها از برداشتن یک قدم تازه، از گفتن یک حرف تازه ،بیش از هر چیزی میترسند. 0 4 بهار .ص 1402/10/19 جنایات و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 183 صفحۀ 28 اختیار هر چیزی دست خود آدم است،حالا اگر گذاشت فرصت ها از دستش برود، از جبن و بزدلی خودش است. 0 0 بهار .ص 1402/10/19 نخل و نارنج یامین پور 4.4 196 صفحۀ 75 0 0 بهار .ص 1402/10/19 نخل و نارنج یامین پور 4.4 196 صفحۀ 75 0 1 بهار .ص 1402/10/19 نخل و نارنج یامین پور 4.4 196 صفحۀ 74 شریعت چه میکند؟ شریعت مبداء است ، نه مقصد. نشانی است تا راه گم نشود. در گاه ورود است و حفاظی است که اهل آن از آلودگی ها کمتر آزار ببینند. 0 1 بهار .ص 1402/10/19 نخل و نارنج یامین پور 4.4 196 صفحۀ 74 0 1 بهار .ص 1402/10/19 نخل و نارنج یامین پور 4.4 196 صفحۀ 31 هر تصویری از حقایق عالم خیال، ترجمانی در عالم ماده دارد. 0 1 بهار .ص 1402/10/16 ناتور دشت جی. دی. سلینجر 3.7 194 صفحۀ 206 هیچوقت به هیچکس هیییییچی نگو، اگه بگی دیگه گفتی و رهاشون کردی. اونوقت دلت براشون تنگ میشه.... 0 13 بهار .ص 1402/9/21 باغ های معلق؛ تجربه چهارسال محاصره به روایت هفت زن سوری سمیه عالمی 3.5 24 صفحۀ 98 ...امید به زندگی از هر اسلحهای قدرتمندتر است. همین سلاح به ما توان می داد بتوانیم با مرگی زندگی کنیم که هر روز بر سرمان می بارید. 0 2 بهار .ص 1402/9/21 باغ های معلق؛ تجربه چهارسال محاصره به روایت هفت زن سوری سمیه عالمی 3.5 24 صفحۀ 97 0 1 بهار .ص 1402/9/21 باغ های معلق؛ تجربه چهارسال محاصره به روایت هفت زن سوری سمیه عالمی 3.5 24 صفحۀ 97 ...اگر قراره به دست شما بمیریم، پس خودمون انتخاب میکنیم که چطور بمیریم! 0 0 بهار .ص 1402/9/21 باغ های معلق؛ تجربه چهارسال محاصره به روایت هفت زن سوری سمیه عالمی 3.5 24 صفحۀ 90 0 0 بهار .ص 1402/9/21 باغ های معلق؛ تجربه چهارسال محاصره به روایت هفت زن سوری سمیه عالمی 3.5 24 صفحۀ 89 0 1 بهار .ص 1402/9/21 باغ های معلق؛ تجربه چهارسال محاصره به روایت هفت زن سوری سمیه عالمی 3.5 24 صفحۀ 88 0 1 بهار .ص 1402/9/21 باغ های معلق؛ تجربه چهارسال محاصره به روایت هفت زن سوری سمیه عالمی 3.5 24 صفحۀ 84 ...یک شیطان وسط این جنگ بود که نمیخواست این آتش سرد شود؛ یک نفر که آشوب در سرزمین امن من به نفعش بود. ...ما اعتقاد داشتیم روزی همه غم ها از بین میرود و جبهه کم جمعیت حق پیروز خواهد شد. ... ما فقط باید تا وقتی زنده بودیم ، شعله ضعیف اما گرمابخش امید را در دلها ی خودمان و دیگران روشن نگه می داشتیم که نفس سرد تروریست ها ، آن را خاموش نکند. ...شغل مردان شهر یک چیز بود : نگهبانی و دفاع ! و کار زنان دادن روحیه و شجاعت به بچه ها و مردها. 0 2 بهار .ص 1402/9/21 باغ های معلق؛ تجربه چهارسال محاصره به روایت هفت زن سوری سمیه عالمی 3.5 24 صفحۀ 80 ...زنی که کودکی را حمل میکند،نشانه زندگی است و نباید ناامید باشد. ...آن کسی که کینه داشت و ما را میکشت، به زبان دیگری حرف نمی زد که ما او را بشناسیم! او هم زبان ما بود! ... تاریخ نمی نویسد که جنگ و محاصره ، محبت و عشق نمی شناسد. ..."نبل" از آن بالا شبیه تن یکپارچه ما بود که با هر بمب، تکه ای از آن می سوخت ومجروح می شد. ... در تاریکی خانه هایمان دعا میکردیم که دشمنانمان فردا آرامتر از خواب بیدار شوند، ما یاد گرفته بودیم برای دشمن هم دعای خیر کنیم! ... هر روز سختی که بر ما میگذشت و از آن زنده بیرون می آمدیم، حس تولد دوباره داشتیم؛ عمری که باید آن را به بهترین نحو زندگی میکردیم.(صفحات ۷۰_۸۰) 0 1 بهار .ص 1402/9/19 باغ های معلق؛ تجربه چهارسال محاصره به روایت هفت زن سوری سمیه عالمی 3.5 24 صفحۀ 56 هیچ کس دقیقا نمیدانست ما زنان برنده جنگیم یا مسلحین، آنها انسان را میکشتند و ما به دنیا می آوردیم.کشتن آسان است؛اما زنده کردن سخت ترین کار دنیاست که از عهده هرکسی برنحمی آید. ...من یاد گرفته بودم معجزه های روزهای جنگ کوچک هستند.باید دنبال آنها گشت و پیدایشان کرد.باغچه کوچک من معجزه آن روزهای خانه ما بود. ...ما زنها یاد گرفته بودیم که شادی های کوچک، بهترین دوا و مرهم نامهربانی جنگند. ...جنگ کور است؛چنان کور که حتی در انتخاب دشمن و دوست خطا میکند. ...وقتی گرد و خاک ظلم بلند شده باشد و غبارش جلوی چشمها را گرفته باشد ، فاصله مظلوم و ظالم فقط یک خط باریک میشود. ...این جنگ داشت ما مردم سوریه را می کشت و هر دو طرف این ماجرا سوریه بود!.هم وطن ما راه را گم کرده و سر از خانه شیطان در آورده بود و داشت ما را قربانی میکرد. مهمان خانه ی کسی شده بود که میخواست ما خودمان را ویران کنیم، کسانی که نیاز داشتند آن همه زیبایی و تاریخ و امنیتی را که داشتیم ، به دست خودمان متلاشی کند.کسانی که می خواستند ما پاره پاره و تکه تکه شویم. همان هایی که خود شیطان شده بودند. ...معترضین حتی برای یک لحظه هم فکر نمی کردند وطنی که با کمک تروریستها خرابش میکردند، خانه همه ماست و سالها طول میکشد تا دوباره آن را بسازیم.(صفحه ۵۶_۶۷) 0 3 بهار .ص 1402/9/8 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 197 صفحۀ 67 0 0 بهار .ص 1402/9/7 خواهر، برادرهای سازگار: برخوردهای موثر با کشمکش و رقابت فرزندان آدل فیبر 3.8 4 صفحۀ 53 0 0
بریدههای کتاب بهار .ص بهار .ص 1402/10/19 جنایات و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 183 صفحۀ 42 0 0 بهار .ص 1402/10/19 جنایات و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 183 صفحۀ 28 می اندیشم مردم از چه چیزی بیشتر میترسند؛ آنها از برداشتن یک قدم تازه، از گفتن یک حرف تازه ،بیش از هر چیزی میترسند. 0 4 بهار .ص 1402/10/19 جنایات و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 183 صفحۀ 28 اختیار هر چیزی دست خود آدم است،حالا اگر گذاشت فرصت ها از دستش برود، از جبن و بزدلی خودش است. 0 0 بهار .ص 1402/10/19 نخل و نارنج یامین پور 4.4 196 صفحۀ 75 0 0 بهار .ص 1402/10/19 نخل و نارنج یامین پور 4.4 196 صفحۀ 75 0 1 بهار .ص 1402/10/19 نخل و نارنج یامین پور 4.4 196 صفحۀ 74 شریعت چه میکند؟ شریعت مبداء است ، نه مقصد. نشانی است تا راه گم نشود. در گاه ورود است و حفاظی است که اهل آن از آلودگی ها کمتر آزار ببینند. 0 1 بهار .ص 1402/10/19 نخل و نارنج یامین پور 4.4 196 صفحۀ 74 0 1 بهار .ص 1402/10/19 نخل و نارنج یامین پور 4.4 196 صفحۀ 31 هر تصویری از حقایق عالم خیال، ترجمانی در عالم ماده دارد. 0 1 بهار .ص 1402/10/16 ناتور دشت جی. دی. سلینجر 3.7 194 صفحۀ 206 هیچوقت به هیچکس هیییییچی نگو، اگه بگی دیگه گفتی و رهاشون کردی. اونوقت دلت براشون تنگ میشه.... 0 13 بهار .ص 1402/9/21 باغ های معلق؛ تجربه چهارسال محاصره به روایت هفت زن سوری سمیه عالمی 3.5 24 صفحۀ 98 ...امید به زندگی از هر اسلحهای قدرتمندتر است. همین سلاح به ما توان می داد بتوانیم با مرگی زندگی کنیم که هر روز بر سرمان می بارید. 0 2 بهار .ص 1402/9/21 باغ های معلق؛ تجربه چهارسال محاصره به روایت هفت زن سوری سمیه عالمی 3.5 24 صفحۀ 97 0 1 بهار .ص 1402/9/21 باغ های معلق؛ تجربه چهارسال محاصره به روایت هفت زن سوری سمیه عالمی 3.5 24 صفحۀ 97 ...اگر قراره به دست شما بمیریم، پس خودمون انتخاب میکنیم که چطور بمیریم! 0 0 بهار .ص 1402/9/21 باغ های معلق؛ تجربه چهارسال محاصره به روایت هفت زن سوری سمیه عالمی 3.5 24 صفحۀ 90 0 0 بهار .ص 1402/9/21 باغ های معلق؛ تجربه چهارسال محاصره به روایت هفت زن سوری سمیه عالمی 3.5 24 صفحۀ 89 0 1 بهار .ص 1402/9/21 باغ های معلق؛ تجربه چهارسال محاصره به روایت هفت زن سوری سمیه عالمی 3.5 24 صفحۀ 88 0 1 بهار .ص 1402/9/21 باغ های معلق؛ تجربه چهارسال محاصره به روایت هفت زن سوری سمیه عالمی 3.5 24 صفحۀ 84 ...یک شیطان وسط این جنگ بود که نمیخواست این آتش سرد شود؛ یک نفر که آشوب در سرزمین امن من به نفعش بود. ...ما اعتقاد داشتیم روزی همه غم ها از بین میرود و جبهه کم جمعیت حق پیروز خواهد شد. ... ما فقط باید تا وقتی زنده بودیم ، شعله ضعیف اما گرمابخش امید را در دلها ی خودمان و دیگران روشن نگه می داشتیم که نفس سرد تروریست ها ، آن را خاموش نکند. ...شغل مردان شهر یک چیز بود : نگهبانی و دفاع ! و کار زنان دادن روحیه و شجاعت به بچه ها و مردها. 0 2 بهار .ص 1402/9/21 باغ های معلق؛ تجربه چهارسال محاصره به روایت هفت زن سوری سمیه عالمی 3.5 24 صفحۀ 80 ...زنی که کودکی را حمل میکند،نشانه زندگی است و نباید ناامید باشد. ...آن کسی که کینه داشت و ما را میکشت، به زبان دیگری حرف نمی زد که ما او را بشناسیم! او هم زبان ما بود! ... تاریخ نمی نویسد که جنگ و محاصره ، محبت و عشق نمی شناسد. ..."نبل" از آن بالا شبیه تن یکپارچه ما بود که با هر بمب، تکه ای از آن می سوخت ومجروح می شد. ... در تاریکی خانه هایمان دعا میکردیم که دشمنانمان فردا آرامتر از خواب بیدار شوند، ما یاد گرفته بودیم برای دشمن هم دعای خیر کنیم! ... هر روز سختی که بر ما میگذشت و از آن زنده بیرون می آمدیم، حس تولد دوباره داشتیم؛ عمری که باید آن را به بهترین نحو زندگی میکردیم.(صفحات ۷۰_۸۰) 0 1 بهار .ص 1402/9/19 باغ های معلق؛ تجربه چهارسال محاصره به روایت هفت زن سوری سمیه عالمی 3.5 24 صفحۀ 56 هیچ کس دقیقا نمیدانست ما زنان برنده جنگیم یا مسلحین، آنها انسان را میکشتند و ما به دنیا می آوردیم.کشتن آسان است؛اما زنده کردن سخت ترین کار دنیاست که از عهده هرکسی برنحمی آید. ...من یاد گرفته بودم معجزه های روزهای جنگ کوچک هستند.باید دنبال آنها گشت و پیدایشان کرد.باغچه کوچک من معجزه آن روزهای خانه ما بود. ...ما زنها یاد گرفته بودیم که شادی های کوچک، بهترین دوا و مرهم نامهربانی جنگند. ...جنگ کور است؛چنان کور که حتی در انتخاب دشمن و دوست خطا میکند. ...وقتی گرد و خاک ظلم بلند شده باشد و غبارش جلوی چشمها را گرفته باشد ، فاصله مظلوم و ظالم فقط یک خط باریک میشود. ...این جنگ داشت ما مردم سوریه را می کشت و هر دو طرف این ماجرا سوریه بود!.هم وطن ما راه را گم کرده و سر از خانه شیطان در آورده بود و داشت ما را قربانی میکرد. مهمان خانه ی کسی شده بود که میخواست ما خودمان را ویران کنیم، کسانی که نیاز داشتند آن همه زیبایی و تاریخ و امنیتی را که داشتیم ، به دست خودمان متلاشی کند.کسانی که می خواستند ما پاره پاره و تکه تکه شویم. همان هایی که خود شیطان شده بودند. ...معترضین حتی برای یک لحظه هم فکر نمی کردند وطنی که با کمک تروریستها خرابش میکردند، خانه همه ماست و سالها طول میکشد تا دوباره آن را بسازیم.(صفحه ۵۶_۶۷) 0 3 بهار .ص 1402/9/8 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 197 صفحۀ 67 0 0 بهار .ص 1402/9/7 خواهر، برادرهای سازگار: برخوردهای موثر با کشمکش و رقابت فرزندان آدل فیبر 3.8 4 صفحۀ 53 0 0