بریدههای کتاب تعلق؛ محور تحول در انسان محمدرضا زاهدی 1403/7/6 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 43 0 0 زهرا فیروزی 1403/3/25 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 106 [انسان] وقتی چیزی را دوست داشت، این نوعی "برداشتن" است؛ یعنی محبت او را برداشته و این خطرناکترین برداشتن است. برداشتن چیزی در این دنیا رسیدن به آن نیست؛ خواستن اوست. بسیاری از اوقات، رسیدن انسان به چیزی پایان برداشتن اوست، نه آغاز برداشتن او؛ یعنی وقتی به چیزی رسید و چیزی را درک کرد و آن چنان که بود لمسش کرد، چه بسا آن را ترک کند و از آن رویگردان شود.....پس ریشهی آرزوی انسان برمیگردد به انتخاب او در آنچه میداند. وقتی آگاهی وسیع شد، انسان انتخاب خودش را در فضای وسیعی انجام میدهد. 0 1 علی سعیدی 1402/5/25 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 39 1 10 محمدرضا زاهدی 1403/7/6 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 44 0 1 زهرا 1404/4/26 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 12 مقام هر کسی یعنی مقام آرزوی او؛ منزل هر کسی یعنی منزل آرزوی او. رسول اکرم ﷺ فرمودند: «الْمَرْءُ يطير بِهِمَته» مرد به قدر همتش پرواز میکند؛ یعنی آن چیزی که آرزوی انسان است حد و درجه و رتبه اوست. آرزوی پست نتیجه اش پستی انسان و آرزوی آسیب پذیر نتیجه اش آسیب پذیری انسان و آرزوی اعلا نتیجه اش علو طبع انسان است. 0 0 زهرا 1404/4/26 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 14 علوا فی الارض چیست؟ مقامات زمینی کدام اند؟ اگر کسی خودش را برتر از دیگری بداند و خودش را به عنوان «من» مطرح کند و آرزویش این باشد که دیگران زیر دستش باشند و حکمش نافذ باشد و بر دیگران مستولی و مسلط باشد، این فرد چه به آرزویش برسد و چه نرسد، محروم از آخرت است؛ یعنی به جرم آرزو کردن فرد محروم می شود؛ چه این آرزو عملی شده باشد یا نشده باشد. به عکس اگر کسی به برترین مقام رسید ولی این برتری آرزوی او نبود، از آخرت محروم نیست؛ چون آرزوست که مانع در راه اوست. اگر محترم ترین و مشهورترین و محبوب ترین انسان ها شد، ولی این آرزویش نبود، هیچ موجب حرمان او از آخرت نیست چون سد راهش نیست؛ اما اگر فقیرترین و ضعیف ترین و محروم ترین و مستضعف ترین فرد در عالم بود، ولی آرزوی علو داشت، محروم می شود. 0 0 زهرا 1404/4/26 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 14 مستضعف اسلام، فقیر نیست؛ مستضعف اسلام، دون نیست؛ مستضعف اسلام «لا يُرِيدُونَ عُلُوا» است. داوود مستضعف بود و بلعم باعورا مستكبر. خوراک بلعم قرصی نان جو بود و خانه اش غاری و هیچ یک از نعمات دنیایی در اختیارش نبود اما وقتی سلطان محل از او می خواهد که مؤمنان را نفرین کند نمیتواند نظر سلطان درباره خودش را دست کم بگیرد. در مقابل مستکبر موضع گیری لازم را نمی کند به دلیل اینکه از نان و لذت غذا و شهوات میگذرد؛ اما از لذات مراد بودن و اینکه پادشاهی مرید او باشد نمیگذرد این علو فی الارض است.او دوست دارد شاهی مریدش باشد. 0 0 زهرا 1404/4/26 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 16 وقتی انسان آرزوی دنیایی دارد معنایش این است که بدن او در دنیاست؛ یعنی قبل از اینکه بمیرد مُرده است. چرا؟ چون دل به دنیا بسته است. این زمین قبر اوست قبل از اینکه بمیرد خانه اتاق بستر و شغل، همه برای او قبوری هستند به اشکال مختلف؛ اما اگر انسان به این دنیا دل نبست زمین قبر او نیست. وقتی هم که او را در قبر بگذارند، در قبر نیست. بدنش در خاک می رود اما خودش آزاد است؛ آزادتر از گذشته. آن یکی هنوز نمرده مرده، اما او بعد از اینکه مرده زنده است. 0 0 زهرا 1404/4/26 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 20 «قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا». اگر توجه کنیم «قولوا» در ظاهر یعنی گفتن، اما باطن «قولوا» به معنی «شدن» است؛ چون «گفتنی» صادق است که از «شدن» نتیجه شده باشد.کسی که حرکت او لا اله الا الله نمیگوید، جهت و سمت او «لا اله الا الله نمیگوید، اما با زبانش «لا اله الا الله» میگوید، فرمان «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» را اجرا نکرده؛ بلکه آن کسی اجرا کرده که «لا اله الا الله»، جهت او و نشان دهنده تعلق اوست. 0 0 زهرا 1404/4/26 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 20 اصول عقاید هم یعنی نشان دادن خط تعلق انسان: توحید یعنی مرکز تعلق انسان را مشخص کردن؛ نبوت یعنی راه رسیدن به توحید را از نبی آموختن؛ امامت یعنی نمونه متعلق به توحید را سرمشق قرار دادن. 0 0 زهرا 1404/4/26 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 26 گلهٔ انسان از خدا، به تخلف انسان از خدا برمیگردد 0 0 زهرا 1404/4/31 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 122 اول باید صالح شد، بعد مسلح شد. فرد غیر صالح اگر مسلح شد، خطرناک است. 0 1 زهرا 1404/4/31 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 123 قرآن هر جا که قلب را ذکر کرده منظورش قلب به عنوان مرکز درک و فهم بوده است و نه ابزار گردش خون چون قرآن که کتاب طب نیست. فؤاد بیشتر جنبه علاقه را دارد. قلب به عنوان مرکز کنترل و قصد است. 0 0 زهرا 1404/4/31 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 126 ذکر الله یعنی احساس صاحب کردن. ذکر خدا یعنی به یاد آوردن اینکه انسان مملوک است و نه مالک چیزی و آنچه در اختیار اوست از برکت اراده دیگری است. 0 0 ساراایرانپور 1404/5/5 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 48 این رفیق تونيست كه تورا خواريامعتاد مىكند؛ جيزهايى دردرون توهست كه زمينة رفاقت توبا چنين فردى است وازاينجاست كه ضربه مى خورى و آسيب مىبينى. يعنى محوردوستهاى بيرونى انسان، ريشه هاى اخلاقى درون انسان است ودوستان داخلى وجود انسان هستند كه زمينه دوستى هاى بيرون رافراهم میکنند. 0 4 Masoumeh Kazemi 1404/5/12 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 17 مرگ یعنی از حرکت و از پرواز افتادن انسان؛ انسان وقتی به دنیا دل بست و دنیایی شد، از پرواز محروم میشود و این، مرگ است. 0 1 محدثه محمدزاد 1402/12/24 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 92 پس در حقیقت برداشتن اصلی آن موقعی است که انسان مهر چیزی را برمیدارد. 0 13 محدثه محمدزاد 1402/12/24 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 92 0 5 مرضیه حسینی 1402/10/5 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 12 انسان همرتبهی آن چیزی است که به آن تعلّق دارد. 1 16 پیمان مهرابی 1402/4/23 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 31 میخواهد بگوید انسان آزاد، انسانی است که آگاه باشد و تو ای انسان، آزادی تو در گرو آگاهی دوست. تا تو آگاه نباشی که رشد و غیّ کدام است، آن دین و آن جهتی که انتخاب میکنی جهت تو نیست، در او نیست؛ آزاد نیستی! 0 13
بریدههای کتاب تعلق؛ محور تحول در انسان محمدرضا زاهدی 1403/7/6 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 43 0 0 زهرا فیروزی 1403/3/25 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 106 [انسان] وقتی چیزی را دوست داشت، این نوعی "برداشتن" است؛ یعنی محبت او را برداشته و این خطرناکترین برداشتن است. برداشتن چیزی در این دنیا رسیدن به آن نیست؛ خواستن اوست. بسیاری از اوقات، رسیدن انسان به چیزی پایان برداشتن اوست، نه آغاز برداشتن او؛ یعنی وقتی به چیزی رسید و چیزی را درک کرد و آن چنان که بود لمسش کرد، چه بسا آن را ترک کند و از آن رویگردان شود.....پس ریشهی آرزوی انسان برمیگردد به انتخاب او در آنچه میداند. وقتی آگاهی وسیع شد، انسان انتخاب خودش را در فضای وسیعی انجام میدهد. 0 1 علی سعیدی 1402/5/25 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 39 1 10 محمدرضا زاهدی 1403/7/6 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 44 0 1 زهرا 1404/4/26 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 12 مقام هر کسی یعنی مقام آرزوی او؛ منزل هر کسی یعنی منزل آرزوی او. رسول اکرم ﷺ فرمودند: «الْمَرْءُ يطير بِهِمَته» مرد به قدر همتش پرواز میکند؛ یعنی آن چیزی که آرزوی انسان است حد و درجه و رتبه اوست. آرزوی پست نتیجه اش پستی انسان و آرزوی آسیب پذیر نتیجه اش آسیب پذیری انسان و آرزوی اعلا نتیجه اش علو طبع انسان است. 0 0 زهرا 1404/4/26 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 14 علوا فی الارض چیست؟ مقامات زمینی کدام اند؟ اگر کسی خودش را برتر از دیگری بداند و خودش را به عنوان «من» مطرح کند و آرزویش این باشد که دیگران زیر دستش باشند و حکمش نافذ باشد و بر دیگران مستولی و مسلط باشد، این فرد چه به آرزویش برسد و چه نرسد، محروم از آخرت است؛ یعنی به جرم آرزو کردن فرد محروم می شود؛ چه این آرزو عملی شده باشد یا نشده باشد. به عکس اگر کسی به برترین مقام رسید ولی این برتری آرزوی او نبود، از آخرت محروم نیست؛ چون آرزوست که مانع در راه اوست. اگر محترم ترین و مشهورترین و محبوب ترین انسان ها شد، ولی این آرزویش نبود، هیچ موجب حرمان او از آخرت نیست چون سد راهش نیست؛ اما اگر فقیرترین و ضعیف ترین و محروم ترین و مستضعف ترین فرد در عالم بود، ولی آرزوی علو داشت، محروم می شود. 0 0 زهرا 1404/4/26 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 14 مستضعف اسلام، فقیر نیست؛ مستضعف اسلام، دون نیست؛ مستضعف اسلام «لا يُرِيدُونَ عُلُوا» است. داوود مستضعف بود و بلعم باعورا مستكبر. خوراک بلعم قرصی نان جو بود و خانه اش غاری و هیچ یک از نعمات دنیایی در اختیارش نبود اما وقتی سلطان محل از او می خواهد که مؤمنان را نفرین کند نمیتواند نظر سلطان درباره خودش را دست کم بگیرد. در مقابل مستکبر موضع گیری لازم را نمی کند به دلیل اینکه از نان و لذت غذا و شهوات میگذرد؛ اما از لذات مراد بودن و اینکه پادشاهی مرید او باشد نمیگذرد این علو فی الارض است.او دوست دارد شاهی مریدش باشد. 0 0 زهرا 1404/4/26 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 16 وقتی انسان آرزوی دنیایی دارد معنایش این است که بدن او در دنیاست؛ یعنی قبل از اینکه بمیرد مُرده است. چرا؟ چون دل به دنیا بسته است. این زمین قبر اوست قبل از اینکه بمیرد خانه اتاق بستر و شغل، همه برای او قبوری هستند به اشکال مختلف؛ اما اگر انسان به این دنیا دل نبست زمین قبر او نیست. وقتی هم که او را در قبر بگذارند، در قبر نیست. بدنش در خاک می رود اما خودش آزاد است؛ آزادتر از گذشته. آن یکی هنوز نمرده مرده، اما او بعد از اینکه مرده زنده است. 0 0 زهرا 1404/4/26 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 20 «قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا». اگر توجه کنیم «قولوا» در ظاهر یعنی گفتن، اما باطن «قولوا» به معنی «شدن» است؛ چون «گفتنی» صادق است که از «شدن» نتیجه شده باشد.کسی که حرکت او لا اله الا الله نمیگوید، جهت و سمت او «لا اله الا الله نمیگوید، اما با زبانش «لا اله الا الله» میگوید، فرمان «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» را اجرا نکرده؛ بلکه آن کسی اجرا کرده که «لا اله الا الله»، جهت او و نشان دهنده تعلق اوست. 0 0 زهرا 1404/4/26 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 20 اصول عقاید هم یعنی نشان دادن خط تعلق انسان: توحید یعنی مرکز تعلق انسان را مشخص کردن؛ نبوت یعنی راه رسیدن به توحید را از نبی آموختن؛ امامت یعنی نمونه متعلق به توحید را سرمشق قرار دادن. 0 0 زهرا 1404/4/26 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 26 گلهٔ انسان از خدا، به تخلف انسان از خدا برمیگردد 0 0 زهرا 1404/4/31 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 122 اول باید صالح شد، بعد مسلح شد. فرد غیر صالح اگر مسلح شد، خطرناک است. 0 1 زهرا 1404/4/31 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 123 قرآن هر جا که قلب را ذکر کرده منظورش قلب به عنوان مرکز درک و فهم بوده است و نه ابزار گردش خون چون قرآن که کتاب طب نیست. فؤاد بیشتر جنبه علاقه را دارد. قلب به عنوان مرکز کنترل و قصد است. 0 0 زهرا 1404/4/31 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 126 ذکر الله یعنی احساس صاحب کردن. ذکر خدا یعنی به یاد آوردن اینکه انسان مملوک است و نه مالک چیزی و آنچه در اختیار اوست از برکت اراده دیگری است. 0 0 ساراایرانپور 1404/5/5 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 48 این رفیق تونيست كه تورا خواريامعتاد مىكند؛ جيزهايى دردرون توهست كه زمينة رفاقت توبا چنين فردى است وازاينجاست كه ضربه مى خورى و آسيب مىبينى. يعنى محوردوستهاى بيرونى انسان، ريشه هاى اخلاقى درون انسان است ودوستان داخلى وجود انسان هستند كه زمينه دوستى هاى بيرون رافراهم میکنند. 0 4 Masoumeh Kazemi 1404/5/12 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 17 مرگ یعنی از حرکت و از پرواز افتادن انسان؛ انسان وقتی به دنیا دل بست و دنیایی شد، از پرواز محروم میشود و این، مرگ است. 0 1 محدثه محمدزاد 1402/12/24 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 92 پس در حقیقت برداشتن اصلی آن موقعی است که انسان مهر چیزی را برمیدارد. 0 13 محدثه محمدزاد 1402/12/24 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 92 0 5 مرضیه حسینی 1402/10/5 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 12 انسان همرتبهی آن چیزی است که به آن تعلّق دارد. 1 16 پیمان مهرابی 1402/4/23 تعلق؛ محور تحول در انسان محمدصادق حائری شیرازی 4.6 17 صفحۀ 31 میخواهد بگوید انسان آزاد، انسانی است که آگاه باشد و تو ای انسان، آزادی تو در گرو آگاهی دوست. تا تو آگاه نباشی که رشد و غیّ کدام است، آن دین و آن جهتی که انتخاب میکنی جهت تو نیست، در او نیست؛ آزاد نیستی! 0 13