بریده‌های کتاب شاید عروس دریایی

هرگز دو نفر تا ابد با هم نمی مانند ، هر چند مدتی فکر کرده باشند این کار شدنی است.

به همان اندازه که از موفقیت هایمان یاد می‌گیریم، می‌توانیم از شکست هایمان هم بیاموزیم.

درست است که ما موجودات ضعیفی هستیم، اما ما تنها کسانی هستیم که میتوانیم تصمیم بگیریم که تغییر کنیم.

هیچ کس تا به حال به من نگفته که یک عروس دریایی نیشش زده است. پس ممکن است کسی که عروس دریایی نیشش زده و من اورا میشناسم ،به من نگفته باشد. شاید نگفته ،چون نمی توانسته. شاید نگفته ،چون مرده. شاید نگفته، چون بخاطر نیش عروس دریایی مرده.

همه چیز امکان دارد. بعضی چیزها همین طوری اتفاق می اتفتند اما باور کردنش مشکل است

در تمام ابن مدت ، گمان می‌کردم داستان ما همین بوده ؛ داستان ما ... اما انگار تو داستان خودت را داشتی و من هم داستان خودم را .

در سه هفته‌ی اول کلاس هفتم ، به موضوع مهمی پس بردم : اگر آدم ساکتی باشی ، نامرئی می‌شوی !

من می دانم چه حسی دارد که باعث درد کسی شوی و بعد بایستی و نگاهش کنی.

یکی از نیاز‌های اساسی انسان اینه که درکش کنند.

دکتر لگز گفت:«یکی از نیاز های اساسی انسان اینه که درکش کنن.

اگر آدم ساکتی باشی، نامرئی می شوی.

اگر ادم ساکتی باشی ، نامرئی می شوی!

"زو، حتی بهترین شناگرا هم ممکنه غرق بشن."

اگر مردم ساکت بودند، میتونستند صدای زندگی‌شان را بهتر بشنوند، اگر مردم ساکت بودند، هروقت تصمیم می‌گرفتند حرف بزنند، حرف هایشان اهمیت بیشتری داشت. اگر ساکت بودند، می‌توانستند پیام‌های همدیگر را درک کنند؛

ناراحتی خطرناک است؛ ناراحتی می‌تواند همه چیز را ویران کند. تنها چیزی که الآن می‌تواند مانعم شود، ناراحتی است.

هیچ کلمه ی جادویی وجود ندارد.هیچ راه دقیقا مشخصی برای گفتن خداحافظی به کسی که خیلی دوستش داری نیست . اما مهمترین چیز این است که آدم بخشی از آن شخص را درونش نگه می دارد

اما چطور می شود گره ای را که آدم ها ساخته اند، باز کرد؟