بریدههای کتاب اخگری در خاکستر Hannah 1404/4/19 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 313 «من هر روز با گناهانم زندگی میکنم.» انبر را زمین میاندازد و به سمتم میچرخد. «با عذابوجدانم زندگی میکنم. ولی دو نوع عذابوجدان وجود داره، دختر. عذابوجدانی که اونقدر غرقت میکنه که دیگه بیمصرف میشی و عذابوجدانی که روحت رو تغذیه میکنه و بهت هدف میده. روزی که آخرین سلاحم رو برای امپراتوری ساختم، یه خط توی ذهنم کشیدم. دیگه هیچوقت شمشیری برای مارشالها درست نمیکنم. دیگه هیچوقت اجازه نمیدم دستم به خون دانمشندها آغشته بشه. از اون خط عبور نمیکنم. ترجیح میدم بمیرم و از اون خط عبور نکنم.» 0 4 Hannah 1404/4/19 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 405 «ترس میتونه چیز خوبی باشه، لایا. میتونه زنده نگهت داره. ولی اجازه نده کنترلت کنه. اجازه نده بذر شک و تردید رو توی وجودت بکاره. هر وقت ترس کنترل رو به دست گرفت، برای مبارزه باهاش از تنها چیزی استفاده کن که قدرتمندتر و نابودنشدنیتره: روحیهات. قلبت.» 0 2 rachel 1404/4/20 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 320 0 8 rachel 1404/4/20 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 378 درد هیولایی است که کنترلم را به دست گرفته. 0 3 rachel 1404/4/22 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 427 چون ی اشتباه بزرگ باید اصلاح بشه،اشتباهی که با هر زندگی که نابود میشه،عظیم تر میشه 0 4 rachel 1404/4/22 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 441 مامان بزرگ میگفت تا وقتی زندگی هست،امید هم هست 0 7 rachel 1404/4/23 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 441 0 2 rachel 1404/4/27 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 492 حقیقت نا خوشاینده،ولی نمیشه به عقب برگشت. 0 10 Maryam 🌱 1404/5/1 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 402 «ترس فقط زمانی دشمنت میشه که بهش اجازه بدی؛ ترس اگه زیاد بشه، فلج میشی؛ ترس اگه خیلی کم باشه، مغرور میشی. ترس میتونی چیز خوبی باشه، لایا. میتونه زنده نگهت داره، ولی نزار کنترلت کنه. اجازه نده بذر شک و تردید رو در وجودت بکاره. هر وقت ترس کنترل رو بدست گرفت، برای مبارزه باهاش از تنها چیزی استفاده کن که قدرتمندتر و نابود شدنی تره: روحیه ات، قلبت...!» 0 1 Zed 1404/5/8 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 95 لیندر شانه ام را میکشد و مانند دیوانهها از من میخواهد اجازه دهم او هم دخل مار را بیاورد. 0 8 Zed 1404/5/8 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 478 انفجاری صورت گرفته است. چند انفجار پیاپی. آشوب و هیاهو در حیاط غوغا میکند. «مقاومت حمله کرده؟» لایا میگوید: «من حمله کردم.» 0 9 پامنی یا همون xddc سابق 6 روز پیش اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 423 ترس میتونه چیز خوبی باشه،لایا. میتونه زنده نگهت داره. ولی اجازه نده کنترلت کنه. اجازه نده بذر شک و تردید رو در وجودت بکاره. هروقت ترس کنترل رو به دست گرفت،برای مبارزه باهاش از تنها چیزی استفاده کن که قدرتمند تر و نابود نشدنی تره: روحیهات،قلبت. 2 44 آوایگمشدهدرورقهایفراموشی؛ 1404/1/11 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 28 زندگی از هزاران لحظه تشکیل شده که هیچ معنای به خصوصی ندارند. بعد یک روز، یک لحظهی تنها از راه میرسد تا به هر ثانیه ای که پس از آن میآید، معنا ببخشد. 0 27 °•zari•° 1403/1/9 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 454 <<ترس می تونه چیز خوبی باشه،لایا.می تونه زنده نگهت داره.ولی اجازه نده کنترلت کنه.اجازه نده بذر شک و تردید رو در وجودت بهاره.هر وقت ترس کنترل رو به دست گرفت،برای مبارزه باهاش از تنها چیزی استفاده کن که قدرتمندتر و نابودنشدنی تره: روحیه ات.قلبت.>> 2 31 آوایگمشدهدرورقهایفراموشی؛ 1404/1/11 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 48 عزت معانی زیادی دارد. قدرت، شرف، غرور. ولی در یک قرن گذشته معنی مشخصی پیدا کرده: آزادی. 3 76 مـیـا؛ 1403/5/20 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 101 ولی عزت فقط به معنی آزادی نیست.فقط به معنی شرف نیست،به معنی شجاعته.به معنی اثبات خودته. 0 7 آوایگمشدهدرورقهایفراموشی؛ 1404/1/11 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 34 حس میکنم دیگر خودم نیستم. انگار هرگز خودم نخواهم شد. 0 62 ماه آفرید 1403/7/19 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 331 ترس فقط وقتی دشمنت میشه که بهش اجازه بدی 0 7 ماه آفرید 1403/7/18 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 293 انسان دیدن دشمن اوج کابوس یه ژنراله 0 11 زینب سادات میرقاسمی 1402/9/19 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 371 انسان دیدن دشمن، اوج کابوس یک ژنراله. 0 43
بریدههای کتاب اخگری در خاکستر Hannah 1404/4/19 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 313 «من هر روز با گناهانم زندگی میکنم.» انبر را زمین میاندازد و به سمتم میچرخد. «با عذابوجدانم زندگی میکنم. ولی دو نوع عذابوجدان وجود داره، دختر. عذابوجدانی که اونقدر غرقت میکنه که دیگه بیمصرف میشی و عذابوجدانی که روحت رو تغذیه میکنه و بهت هدف میده. روزی که آخرین سلاحم رو برای امپراتوری ساختم، یه خط توی ذهنم کشیدم. دیگه هیچوقت شمشیری برای مارشالها درست نمیکنم. دیگه هیچوقت اجازه نمیدم دستم به خون دانمشندها آغشته بشه. از اون خط عبور نمیکنم. ترجیح میدم بمیرم و از اون خط عبور نکنم.» 0 4 Hannah 1404/4/19 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 405 «ترس میتونه چیز خوبی باشه، لایا. میتونه زنده نگهت داره. ولی اجازه نده کنترلت کنه. اجازه نده بذر شک و تردید رو توی وجودت بکاره. هر وقت ترس کنترل رو به دست گرفت، برای مبارزه باهاش از تنها چیزی استفاده کن که قدرتمندتر و نابودنشدنیتره: روحیهات. قلبت.» 0 2 rachel 1404/4/20 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 320 0 8 rachel 1404/4/20 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 378 درد هیولایی است که کنترلم را به دست گرفته. 0 3 rachel 1404/4/22 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 427 چون ی اشتباه بزرگ باید اصلاح بشه،اشتباهی که با هر زندگی که نابود میشه،عظیم تر میشه 0 4 rachel 1404/4/22 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 441 مامان بزرگ میگفت تا وقتی زندگی هست،امید هم هست 0 7 rachel 1404/4/23 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 441 0 2 rachel 1404/4/27 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 492 حقیقت نا خوشاینده،ولی نمیشه به عقب برگشت. 0 10 Maryam 🌱 1404/5/1 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 402 «ترس فقط زمانی دشمنت میشه که بهش اجازه بدی؛ ترس اگه زیاد بشه، فلج میشی؛ ترس اگه خیلی کم باشه، مغرور میشی. ترس میتونی چیز خوبی باشه، لایا. میتونه زنده نگهت داره، ولی نزار کنترلت کنه. اجازه نده بذر شک و تردید رو در وجودت بکاره. هر وقت ترس کنترل رو بدست گرفت، برای مبارزه باهاش از تنها چیزی استفاده کن که قدرتمندتر و نابود شدنی تره: روحیه ات، قلبت...!» 0 1 Zed 1404/5/8 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 95 لیندر شانه ام را میکشد و مانند دیوانهها از من میخواهد اجازه دهم او هم دخل مار را بیاورد. 0 8 Zed 1404/5/8 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 478 انفجاری صورت گرفته است. چند انفجار پیاپی. آشوب و هیاهو در حیاط غوغا میکند. «مقاومت حمله کرده؟» لایا میگوید: «من حمله کردم.» 0 9 پامنی یا همون xddc سابق 6 روز پیش اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 423 ترس میتونه چیز خوبی باشه،لایا. میتونه زنده نگهت داره. ولی اجازه نده کنترلت کنه. اجازه نده بذر شک و تردید رو در وجودت بکاره. هروقت ترس کنترل رو به دست گرفت،برای مبارزه باهاش از تنها چیزی استفاده کن که قدرتمند تر و نابود نشدنی تره: روحیهات،قلبت. 2 44 آوایگمشدهدرورقهایفراموشی؛ 1404/1/11 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 28 زندگی از هزاران لحظه تشکیل شده که هیچ معنای به خصوصی ندارند. بعد یک روز، یک لحظهی تنها از راه میرسد تا به هر ثانیه ای که پس از آن میآید، معنا ببخشد. 0 27 °•zari•° 1403/1/9 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 454 <<ترس می تونه چیز خوبی باشه،لایا.می تونه زنده نگهت داره.ولی اجازه نده کنترلت کنه.اجازه نده بذر شک و تردید رو در وجودت بهاره.هر وقت ترس کنترل رو به دست گرفت،برای مبارزه باهاش از تنها چیزی استفاده کن که قدرتمندتر و نابودنشدنی تره: روحیه ات.قلبت.>> 2 31 آوایگمشدهدرورقهایفراموشی؛ 1404/1/11 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 48 عزت معانی زیادی دارد. قدرت، شرف، غرور. ولی در یک قرن گذشته معنی مشخصی پیدا کرده: آزادی. 3 76 مـیـا؛ 1403/5/20 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 101 ولی عزت فقط به معنی آزادی نیست.فقط به معنی شرف نیست،به معنی شجاعته.به معنی اثبات خودته. 0 7 آوایگمشدهدرورقهایفراموشی؛ 1404/1/11 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 34 حس میکنم دیگر خودم نیستم. انگار هرگز خودم نخواهم شد. 0 62 ماه آفرید 1403/7/19 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 331 ترس فقط وقتی دشمنت میشه که بهش اجازه بدی 0 7 ماه آفرید 1403/7/18 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 293 انسان دیدن دشمن اوج کابوس یه ژنراله 0 11 زینب سادات میرقاسمی 1402/9/19 اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 55 صفحۀ 371 انسان دیدن دشمن، اوج کابوس یک ژنراله. 0 43