بریدههای کتاب مده آ سارا 1404/2/21 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 16 خطاکاران و نادانان! این است تنها نام شایسته برای آن گذشتگانی که آوازهایی سرودند که شادیِ زندگی را به جشنها و مهمانیها و بساط شادخواری آوَرَد، اما هیچ گاه نغمه یا چنگی خوشنوا نیافتند تا غم های ملالآور آدمی را از دل ببرد، غمهایی که مرگآورند و کاشانهها را ویران میسازند. 0 0 Sahar Dianati 1403/12/13 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 12 +عشقهای کهنه سستتر از عشقهای نواَند، و آن مرد دیگر یار این خانه نیست. 0 2 مَریَم 1403/9/5 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 47 ما میرایان ایم و باید که با شکیبایی مصائب را تاب آوریم. 0 22 احمد بابائی 1403/10/18 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 31 باشد که من چیزهای سودمند را دردناک نبینم، باشد که خوشبختی را تیرهروزی نبینم. 0 22 سارا 1404/2/21 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 41 " هیچ چیز نیکی بی همراهی عشق نمیبالد. " 0 0 Sana 1404/2/16 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 12 اما او دشمن آنانی شده که باید دوستشان بدارد . 0 1 Sana 1404/2/16 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 21 مهربانی همواره مایه تباهی من بوده است . 0 22 ماهان خلیلی 1403/6/11 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 11 کودکان گرد افکار اندوهبار نمیگردند. 0 1 سمیه علی اکبر پور 1402/10/30 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 60 0 34 روژان صادقی 1403/5/1 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 15 «اگر من راهی یا ابزاری یافتم تا با آن شویَم را برای این ستمها که بر من روا داشته کیفر دهم، از شما خواهانِ یک چیزم: خاموشیتان. زن در بسیار جاها آفریدهای ترسوست، که دلِ ستیزه ندارد و چشمش بر رویینه خیره میماند؛ اما اگر در عشق بر او ستم کنند، دلی مرگآورتر از دل او نیست.» 0 36 سارا 1404/2/21 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 32 باشد که هرگز، هرگز، بی سرزمین نباشم. بیآن، زندگی دردناک، اندوهبار و سراسر نومیدیست که آدمی تاب آن ندارد. اگر این باشد، بگذار بمیرم و اين زندگی را به پایان رسانم. هیچ مصیبتی بدتر از بیوطنی نیست. 0 31 ماهان خلیلی 1403/6/11 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 50 اما خشم راه بر چارهگری میبندد، خشمی، که در جهان سرچشمه بسیاری از تیره روزیهاست. 0 0 صدیقه واضحی 1403/2/9 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 23 0 18 بهارفلاح🌺⭐ 1403/3/25 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 20 مهربانی هماره مایهٔ تباهی من بوده است. 15 63 Sahar Dianati 1403/12/13 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 16 +...خطاکاران و نادانان! این است تنها نام شایسته برای آن گذشتگانی که آوازهایی سرودند که شادیِ زندگی را به جشنها و بساط شادخواری آوَرَد، اما هیچگاه نغمه یا چنگی خوش نوا نیافتند تا غمهای ملالآور آدمی را از دل ببرد؛ غمهایی که مرگ آورند و کاشانهها را ویراندمیسازند؛ و چه موهبتی از آنِ آدمیان میشد اگر برخی از این نعمهها، ناخوشان را درمان میکرد؟... 0 1 صدیقه واضحی 1403/2/8 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 9 0 1 روژان صادقی 1403/5/2 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 58 «نه تو و نه آن شاهدختت نباید امید میداشتید که عشق مرا خوار کنید، مرا به ریشخند گیرید و پس از آن سعادتمند زندگی کنید؛ و نیز کرئون، آن میانجیِ زناشویی، نباید امید میداشت که مرا از این سرزمین برانَد بی آنکه کیفر بیند. پس، باز هم بگو. اگر میخواهی مرا مادهببر بنام، یا هیولایی که در کرانۀ توسکان پدیدار میشود. اینها را دیگر به پشیزی نمیگیرم، من قلب تو را از سینهات بیرون کشیدهام.» 0 5 ماهان خلیلی 1403/6/11 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 12 عشق های کهنه سستتر از عشق های نواَند. 0 1 Sana 1404/2/18 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 50 دلتنگ آن شادمانی که هرگز نداشته نمیشود. 0 1 روژان صادقی 1403/5/1 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 24 «باشد که هرگز از آنِ من نباشد... سعادتی که زخم میزند، آن خوشی که روحم را میآزارد.» 0 6
بریدههای کتاب مده آ سارا 1404/2/21 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 16 خطاکاران و نادانان! این است تنها نام شایسته برای آن گذشتگانی که آوازهایی سرودند که شادیِ زندگی را به جشنها و مهمانیها و بساط شادخواری آوَرَد، اما هیچ گاه نغمه یا چنگی خوشنوا نیافتند تا غم های ملالآور آدمی را از دل ببرد، غمهایی که مرگآورند و کاشانهها را ویران میسازند. 0 0 Sahar Dianati 1403/12/13 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 12 +عشقهای کهنه سستتر از عشقهای نواَند، و آن مرد دیگر یار این خانه نیست. 0 2 مَریَم 1403/9/5 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 47 ما میرایان ایم و باید که با شکیبایی مصائب را تاب آوریم. 0 22 احمد بابائی 1403/10/18 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 31 باشد که من چیزهای سودمند را دردناک نبینم، باشد که خوشبختی را تیرهروزی نبینم. 0 22 سارا 1404/2/21 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 41 " هیچ چیز نیکی بی همراهی عشق نمیبالد. " 0 0 Sana 1404/2/16 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 12 اما او دشمن آنانی شده که باید دوستشان بدارد . 0 1 Sana 1404/2/16 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 21 مهربانی همواره مایه تباهی من بوده است . 0 22 ماهان خلیلی 1403/6/11 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 11 کودکان گرد افکار اندوهبار نمیگردند. 0 1 سمیه علی اکبر پور 1402/10/30 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 60 0 34 روژان صادقی 1403/5/1 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 15 «اگر من راهی یا ابزاری یافتم تا با آن شویَم را برای این ستمها که بر من روا داشته کیفر دهم، از شما خواهانِ یک چیزم: خاموشیتان. زن در بسیار جاها آفریدهای ترسوست، که دلِ ستیزه ندارد و چشمش بر رویینه خیره میماند؛ اما اگر در عشق بر او ستم کنند، دلی مرگآورتر از دل او نیست.» 0 36 سارا 1404/2/21 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 32 باشد که هرگز، هرگز، بی سرزمین نباشم. بیآن، زندگی دردناک، اندوهبار و سراسر نومیدیست که آدمی تاب آن ندارد. اگر این باشد، بگذار بمیرم و اين زندگی را به پایان رسانم. هیچ مصیبتی بدتر از بیوطنی نیست. 0 31 ماهان خلیلی 1403/6/11 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 50 اما خشم راه بر چارهگری میبندد، خشمی، که در جهان سرچشمه بسیاری از تیره روزیهاست. 0 0 صدیقه واضحی 1403/2/9 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 23 0 18 بهارفلاح🌺⭐ 1403/3/25 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 20 مهربانی هماره مایهٔ تباهی من بوده است. 15 63 Sahar Dianati 1403/12/13 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 16 +...خطاکاران و نادانان! این است تنها نام شایسته برای آن گذشتگانی که آوازهایی سرودند که شادیِ زندگی را به جشنها و بساط شادخواری آوَرَد، اما هیچگاه نغمه یا چنگی خوش نوا نیافتند تا غمهای ملالآور آدمی را از دل ببرد؛ غمهایی که مرگ آورند و کاشانهها را ویراندمیسازند؛ و چه موهبتی از آنِ آدمیان میشد اگر برخی از این نعمهها، ناخوشان را درمان میکرد؟... 0 1 صدیقه واضحی 1403/2/8 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 9 0 1 روژان صادقی 1403/5/2 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 58 «نه تو و نه آن شاهدختت نباید امید میداشتید که عشق مرا خوار کنید، مرا به ریشخند گیرید و پس از آن سعادتمند زندگی کنید؛ و نیز کرئون، آن میانجیِ زناشویی، نباید امید میداشت که مرا از این سرزمین برانَد بی آنکه کیفر بیند. پس، باز هم بگو. اگر میخواهی مرا مادهببر بنام، یا هیولایی که در کرانۀ توسکان پدیدار میشود. اینها را دیگر به پشیزی نمیگیرم، من قلب تو را از سینهات بیرون کشیدهام.» 0 5 ماهان خلیلی 1403/6/11 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 12 عشق های کهنه سستتر از عشق های نواَند. 0 1 Sana 1404/2/18 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 50 دلتنگ آن شادمانی که هرگز نداشته نمیشود. 0 1 روژان صادقی 1403/5/1 مده آ اوریپید 4.3 16 صفحۀ 24 «باشد که هرگز از آنِ من نباشد... سعادتی که زخم میزند، آن خوشی که روحم را میآزارد.» 0 6