بریدههای کتاب هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند بهار ناصری 1404/1/15 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 39 من آرزو نمی کنم که کاش دخترم هنوز زنده بود، آرزو میکنم کاش دلیلی برای زندگی پیدا می کرد. 0 5 بهار ناصری 1404/1/15 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 103 به قول معروف اتلاف وقت،وقتی که لذت بخش باشد دیگر اتلاف وقت نیست. 1 41 |زهرا پیوندی| 1403/1/23 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 62 آلبرت انیشتن: در خلوت و تنهایی زندگی میکنم، که در ایام شباب و جوانی دردناک، و در روزگار بلوغ و کمال دلپذیر است. 0 4 بهار ناصری 1403/12/19 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 39 کامو در رمان بیگانه نوشت:"اگر درجست وجوی معنای زندگی باشیدهرگز زندگی نخواهید کرد. 0 5 بهار ناصری 1404/1/15 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 5 نه!سواری رایگان منصفانه نیست،رخنه ای است در قانون طلایی. 0 1 |زهرا پیوندی| 1403/1/24 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 67 ارسطو: دوستیِ کامل از آن مردم نیک است، آنانی که از فضایلی مشابه برخوردارند، و برای یکدیگر خواستار نیکوترینها هستند. 3 10 بهار ناصری 1403/12/19 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 34 شوپنهاور در کتاب معروفش "جهان واراده می نویسد:کوتاهی عمر که اغلب مایه ی تاسف است،شاید بهترین نکته ی آن باشد. 2 6 |زهرا پیوندی| 1403/1/23 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 62 همنشینی همراهتر از تنهایی نیافتم، قابل معاشرت و شایستهی رفاقت 0 29 |زهرا پیوندی| 1403/1/15 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 34 هر برخاستن و بیدار شدنی یک تولد نوین است. هر صبح زیبایی یک جوانی کوچک است. هر استراحت و آرمیدنی یک مرگ کوچک است. 0 9 مهتاب تیموری 1403/8/5 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 39 معنی زندگی چیزی نیست که بتوانیم جستوجو و کشفش کنیم؛ چیزی است که شخصا باید خلقش کنیم. 0 4 ابوالفضل لطفی 1404/4/24 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 14 مراقب باش که آرزوی چه را داری چون ممکن است آرزوی تو محقق شود. 1 70 𝐃𝐚𝐧𝐢𝐞𝐥𝐥𝐚 1404/5/14 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 10 و معنی «معنی» چیست؟( این آخریْ سوالی کاملا منطقی و اساسی بود. چون اگر نمی دانستیم که معنای خود معنی چیست، معنی نداشت که دربارهی معنی زندگی خودمان و دیگران سرگشته و پریشان شویم.) 0 0 آناهیتا 1404/5/14 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 16 «ما همیشه در حال آماده کردن خودمان برای زندگی کردن هستیم اما هیچوقت زندگی نمیکنیم.» 0 4 bahar 1404/5/16 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 146 0 19 bahar 1404/5/16 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 148 0 0 آناهیتا 1404/5/20 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 32 شاید واقعا چیزی عمیقا اگزیستانسیالیستی و هستیمحورانه در اتوپیای حس خوب داشتن پیرس وجود دارد. شاید همهی ما باید کمابیش رنج و سختی بکشیم تا به انسانهایی کامل بدل شویم. مانند رنج و هراسی که از مرگ آگاهی عارضمان میشود یا آگاهی از محدودیتها، از نقایص شخصیتی و نتوانستنهایمان. بدون این آگاهی شاید چیزی بیشتر از حیواناتی سرخوش و بیقیدوبند نباشیم و زندگیهایمان از دیدگاه هستیشناسانه، سطحی ارزیابی خواهد شد. ولی اگر بتوانیم تمام مدت از زندگی رضایت کامل داشته باشیم، اگر تمام مدت سرخوش و از غم رها باشیم اگزیستانسیالیسم و تمام این چرندیاتِ هستیشناسانه چه اهمیتی و ارزشی خواهد داشت؟ 0 2 ابوالفضل لطفی 1404/5/20 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 148 زندگی من سرشار از بدبختیها و مصایب هولناکی بود که تقریبا هیچکدامشان رخ نداد. 0 0 آناهیتا 1404/5/22 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 36 با خودم فکر کردم اگه تو بدترین حالتِ ممکن خدایی در کار نباشه و همهی ما با مرگمون تمومِ تموم بشیم چرا اینقدر بیخودی خودم رو اذیت کنم. باید بیخیال جوابهایی بشم که بهشون نمیرسم و فقط تا آخرین لحظه از عمرم لذت ببرم. 0 1 مهتاب تیموری 1403/8/5 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 26 ما هرگز به نقطهی نهایی و قلهی شادی و احساس خوشبختی نمیرسیم چون شادی و خوشبختی اصولا قلهای ندارد. همیشه یک کوه بلندتر هست. کوهی که در حال حاضر در قلهاش نشستهایم و حس خوبی داریم، به زودی تبدیل به یک سطح هوشیاری و درک معمول میشود. 0 15 آرزو ارجمند 1403/10/8 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 1 در مورد پرسش اینکه یک انسان باید چگونه زندگی کند. نیچه با قاطعیت تاکید کرده که 《 اجازه بده خود واقعی تو زندگی کند 》 0 1
بریدههای کتاب هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند بهار ناصری 1404/1/15 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 39 من آرزو نمی کنم که کاش دخترم هنوز زنده بود، آرزو میکنم کاش دلیلی برای زندگی پیدا می کرد. 0 5 بهار ناصری 1404/1/15 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 103 به قول معروف اتلاف وقت،وقتی که لذت بخش باشد دیگر اتلاف وقت نیست. 1 41 |زهرا پیوندی| 1403/1/23 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 62 آلبرت انیشتن: در خلوت و تنهایی زندگی میکنم، که در ایام شباب و جوانی دردناک، و در روزگار بلوغ و کمال دلپذیر است. 0 4 بهار ناصری 1403/12/19 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 39 کامو در رمان بیگانه نوشت:"اگر درجست وجوی معنای زندگی باشیدهرگز زندگی نخواهید کرد. 0 5 بهار ناصری 1404/1/15 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 5 نه!سواری رایگان منصفانه نیست،رخنه ای است در قانون طلایی. 0 1 |زهرا پیوندی| 1403/1/24 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 67 ارسطو: دوستیِ کامل از آن مردم نیک است، آنانی که از فضایلی مشابه برخوردارند، و برای یکدیگر خواستار نیکوترینها هستند. 3 10 بهار ناصری 1403/12/19 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 34 شوپنهاور در کتاب معروفش "جهان واراده می نویسد:کوتاهی عمر که اغلب مایه ی تاسف است،شاید بهترین نکته ی آن باشد. 2 6 |زهرا پیوندی| 1403/1/23 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 62 همنشینی همراهتر از تنهایی نیافتم، قابل معاشرت و شایستهی رفاقت 0 29 |زهرا پیوندی| 1403/1/15 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 34 هر برخاستن و بیدار شدنی یک تولد نوین است. هر صبح زیبایی یک جوانی کوچک است. هر استراحت و آرمیدنی یک مرگ کوچک است. 0 9 مهتاب تیموری 1403/8/5 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 39 معنی زندگی چیزی نیست که بتوانیم جستوجو و کشفش کنیم؛ چیزی است که شخصا باید خلقش کنیم. 0 4 ابوالفضل لطفی 1404/4/24 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 14 مراقب باش که آرزوی چه را داری چون ممکن است آرزوی تو محقق شود. 1 70 𝐃𝐚𝐧𝐢𝐞𝐥𝐥𝐚 1404/5/14 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 10 و معنی «معنی» چیست؟( این آخریْ سوالی کاملا منطقی و اساسی بود. چون اگر نمی دانستیم که معنای خود معنی چیست، معنی نداشت که دربارهی معنی زندگی خودمان و دیگران سرگشته و پریشان شویم.) 0 0 آناهیتا 1404/5/14 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 16 «ما همیشه در حال آماده کردن خودمان برای زندگی کردن هستیم اما هیچوقت زندگی نمیکنیم.» 0 4 bahar 1404/5/16 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 146 0 19 bahar 1404/5/16 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 148 0 0 آناهیتا 1404/5/20 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 32 شاید واقعا چیزی عمیقا اگزیستانسیالیستی و هستیمحورانه در اتوپیای حس خوب داشتن پیرس وجود دارد. شاید همهی ما باید کمابیش رنج و سختی بکشیم تا به انسانهایی کامل بدل شویم. مانند رنج و هراسی که از مرگ آگاهی عارضمان میشود یا آگاهی از محدودیتها، از نقایص شخصیتی و نتوانستنهایمان. بدون این آگاهی شاید چیزی بیشتر از حیواناتی سرخوش و بیقیدوبند نباشیم و زندگیهایمان از دیدگاه هستیشناسانه، سطحی ارزیابی خواهد شد. ولی اگر بتوانیم تمام مدت از زندگی رضایت کامل داشته باشیم، اگر تمام مدت سرخوش و از غم رها باشیم اگزیستانسیالیسم و تمام این چرندیاتِ هستیشناسانه چه اهمیتی و ارزشی خواهد داشت؟ 0 2 ابوالفضل لطفی 1404/5/20 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 148 زندگی من سرشار از بدبختیها و مصایب هولناکی بود که تقریبا هیچکدامشان رخ نداد. 0 0 آناهیتا 1404/5/22 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 36 با خودم فکر کردم اگه تو بدترین حالتِ ممکن خدایی در کار نباشه و همهی ما با مرگمون تمومِ تموم بشیم چرا اینقدر بیخودی خودم رو اذیت کنم. باید بیخیال جوابهایی بشم که بهشون نمیرسم و فقط تا آخرین لحظه از عمرم لذت ببرم. 0 1 مهتاب تیموری 1403/8/5 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 26 ما هرگز به نقطهی نهایی و قلهی شادی و احساس خوشبختی نمیرسیم چون شادی و خوشبختی اصولا قلهای ندارد. همیشه یک کوه بلندتر هست. کوهی که در حال حاضر در قلهاش نشستهایم و حس خوبی داریم، به زودی تبدیل به یک سطح هوشیاری و درک معمول میشود. 0 15 آرزو ارجمند 1403/10/8 هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند دانیل مارتین کلاین 3.7 27 صفحۀ 1 در مورد پرسش اینکه یک انسان باید چگونه زندگی کند. نیچه با قاطعیت تاکید کرده که 《 اجازه بده خود واقعی تو زندگی کند 》 0 1